یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حديثهاى نبوى و امثال عرب، خود از فرهنگى پخته و پيشرفته بهرهمند بودند، و ادبيات آنان در بسيارى شاخهها بارور شده بود، همين كه با منبع فياض قرآن و معدن پر مايه سخنان رسول اكرم و أئمه اطهار عليهم السلام آشنا گشتند، كوشيدند تا، اين گوهرهاى درخشان را دره القلاده گفتهها و نوشتههاى خويش سازند و آنانكه در پروردن نثر فارسى و آراستن هر چه بيشتر اين زبان به زيورهاى لفظى و معنوى تعهدى داشتند مخصوصا توجه بدين نكته را توصيه مىكردند.عنصر المعالى كيكاوس بن اسكندر بن قابوس بن وشمگير در ضمن اندرزهائى كه به فرزند خود گيلان شاه مىدهد و مجموع اين اندرزها در كتابى بنام «قابوس نامه» فراهم آمده و مكرر به چاپ رسيده است، در باب آئين دبيرى و شرط كاتب چنين نويسد: «و نامه خود را باستعارت و آيات قرآن و اخبار رسول عليه السلام آراسته دار و اگر نامه پارسى بود پارسى مطلق منبيس كه ناخوش بود خاصه پارسى درى كه نه معروف بود، آن خود نبايد نبشت بهيچ حال، كه خود ناگفته بهتر از گفته بود» و نيز نظامى عروضى آنجا كه از فن دبيرى سخن مىگويد و شرايط دبيرى را بر مىشمارد چنين نويسد: «پس عادت بايد كرد بخواندن كلام رب العزة و اخبار مصطفى و آثار صحابه و امثال عرب و كلمات عجم». از جمله نويسندگان مشهور ايرانى در قرن چهارم هجرى كه بدين دقيقه اهتمام خاص داشتهاند ابن العميد و صاحب ابن عباد و بديع الزمان همدانى را بايد نام برد.در ترجمه احوال صاحب مىخوانيم كه چون مردى از خاصگان خود را زندانى كرد فرمود تا او را در دار الضرب كه در همسايگى او بود نگاهداشتند. روزى صاحب بر فراز بام رفت و بدار الضرب نگريست زندانى ندا داد فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ صاحب خنديد و گفت اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ و بديع الزمان همدانى هنگامى كه در مقامات خود در وصف، مبالغت را به نهايت مىرساند چنين مىگويد: «و أنتم يا مجوس هذه الامة تعيشون جبرا و تموتون صبرا و تساقون الى المقدور قهرا و لو كنتم فى بيوتكم لبرز الذين كتب عليهم القتل الى مضاجعهم... انكم اخبث من ابليس دينا قال رب بما اغويتنى...» اگر بخواهم نمونههاى تضمين و اقتباس و يا نقل بمعنى اديبان و مترسلان ايرانى را در قرن سوم و چهارم هجرى از قرآن كريم نشان دهيم خود مقالهاى گسترده و بلكه كتابى مفصل خواهد شد و چون موضوع اصلى سخن ما نهج البلاغه و استفاده اديبان از گفتار مولى امير المؤمنين على عليه السلام است، بدان مىپردازيم.