یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
3- و براى رفتن در اين راه وظيفه بندگان اطاعت از دستورات الهى است كه بوسيله پيشوايان به آنها رسانيده شده و مردمانى از بين توده خلق نگاهدارندگان و نگاهبانان آنها هستند كه هم راه را حفظ كرده و هم روندگان را محفوظ نگاه مىدارند كه از گزند حوادث مصون بمانند و در راهى كه در پيش دارند خود را بقدر كافى مهيا ساخته و براى «رفتن» آماده شوند.4- و اين راهروان راه حقيقت را هميشه و در هر زمان و هر مكان كمكهايى ظاهر و آشكار يا پنهان و نهفته از جانب خداوند منان مىرسد كه بوسيله زبان ما و گفتههاى مردم اشاعه مىيابد و منتشر مىشود و دلها به كمك آنها در ايمان خويش راسختر و ثابتتر مىگردند و اين از سنتهاى خداوندى است كه هيچگاه آتش حق را خاموش نمىگرداند بلكه آنرا هميشه روشنتر و روشنتر مىگرداند.5- در اين طاعت و استفاده از روشها و وسائل است كه «دردمندان دل» و طالبان شفا راه درمان را مىيابند و نيازمندان رفع نياز خود را مىنمايند.پس اطاعت و فرمانبردارى از دستورات الهى كه بوسيله پيامبران و امامان و پويندگان بحق راه آنان در هر عصر و زمان و هر مكان بمردم مستمرا ابلاغ شده و مىشود بهترين راه و وسيله شفاى دردمندان ميباشد مخصوصا آنها كه صاحبدلاند و «درد دل» دارند.ه- و اينك چند نكته از حكمتهاى كوتاه آن حضرت كه مربوط به دارو و درد مىشود:1- «ربما كان الدواء داء و الداء دوا» (قسمتى از سفارش نامه حضرت به امام حسن عليه السلام در رسائل شماره 31 جمله 50 فيض الاسلام) «يعنى چه بسا آنچه را تو دارو تصور كنى خود مسبب درد است و بر عكس چه بسا چيزى را كه تو درد و بيمارى مىپندارى ولى آن خود درمان تو است.»- حقيقت اين گفته حكمت آميز هم در مبحث بيماريهاى تن و هم بيماريهاى روان و هم داروهاى قديم و هم جديد كه گاه بر فوائد آنها مىچربد و مرتب وارد صحنه شده و بسرعت از صحنه خارج مىشود بر همگان روشن است و فوائدى كه بعضى بيماريها هم در تقويت قواى دفاعى بدن هم در از بين بردن بعضى ميكربها و بيماريهاى ديگر دارند نيز بر اهل فن آشكار است و در قسمت روانى مهمترين راه آبديده كردن روان آدمى و تقويت قواى روانى او در منكوب ساختن عوامل زيان بخش رياضت نفس و نگاهدارى خواهشهاى نفسانى و تقوى و گاه قبول بعضى ناراحتىها و كاستنىها براى تقويت قواى دفاعى جسم و جان مىباشد كه در حقيقت دردهاى كوچكى هستند كه انسان را براى آمادگى و مقابله با دردهاى بزرگتر مهيا ساخته و خود نوعى مداوا بشمار مىرود.2- و نيز در حكمت شماره 40 در وقتى كه يكى از ياران خويش كه بيمار شده بود چنين فرموده: