یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بوجود آورد.

و نيز بوسوئه، و بورد الوست، و فنلن فرانسوى، كه اينان نيز داراى همان خصايصى بودند كه براى يونانيان بر شمرديم، و تكرار و تفصيل نمى‏دهيم، تاريخ گواه ماست.

جهان سومى كه بايد مورد مطالعه قرار دهيم تا دعوى ما در سر مقاله قدرت دفاع بيشترى گيرد، دنياى عرب است همان عربى كه على از ميان آنها برخاست.

عرب قبل از اسلام، چيزى نداشت و در سايه شمشير و ضيافت و فصاحت مى‏زيست.

شمشير حافظ حقوق او بود، ضيافت دليل بر روح انسانيش و بجاى كتابت و تحرير، فصاحت و تقرير را در فيصله جدال و نزاع و صلح و اصلاح بكار مى‏برد. از اين روست كه قريحه خطابه و شعر كه مولود بيان است در آنها راه كمال را سپرد. در جائى كه منطق و استدلال كمتر نفوذ دارد، كلام مرسل و شعر بهتر كار ميكند، چه: اين دو نوع كلام، با تخيّل بيشتر سر و كار دارد تا برهان و تعقل. شعر زبان دل و روح است و خطابه و كلام مرسل فاصله بين استدلال و تخيل، و انفعالات نفسانى ملتها در اين دو موضوع نهفته است، از اين رو است كه در عرب، خطبه و شعر واجد مقام بلندى است، و در ميان آنان خطباى بزرگى پيدا شدند از قبيل: هانى بن قبيصه، سخنران عصر جاهليت كه خطبه معروف (هالك معذور، خير من ناج فرور) در جنگ قار از اوست، و كلامى مسجع است، و ديگر مرثد الخير كه خطبه بنام (اصلاح ذات البين) از او به جاست و پر از تكلفات لفظى است.

و نيز مشاهير خطباى جاهليت، اكثم بن صيفى، قسّ بن ساعده و كعب بن لؤى مى‏باشند، كه نمونه خطب آنها در متون تاريخ عرب يافت مى‏شود، و همه متصنع و پر تكلّف و شبيه به مقامه‏هاى ابو القاسم حريرى و حميدى است.

در عصر اسلامى اين فن (خطابه) مقام خود را از دست نداد، بلكه تحول شگرفى در آن به وجود آورد.

سبك خطابى عصر جاهليت كه در قيد سجع و افكار محدود و موضوعهاى بدوى بود، جنبش اسلامى را كفايت نمى‏كرد، پيغمبر اسلام و جانشينان او بويژه على بن ابى طالب، خطابه را از زمين به آسمان بردند، و پس از آن هم اين رويه دنبال شد، و در دوران خلفاى اموى و عباسى و حتى ادوار بعد رايج بود، و خطباى برجسته‏اى پا به عرصه وجود گذاردند، كه از آن جمله است: ابن سماك، معاصر رشيد و در قرن سوم هجرى سعيد بن اسماعيل نيشابورى و در قرن ششم ابن جوزى معروف و معاصر او اخطب خوارزم است و در قرون بعد از قبيل شيخ ابراهيم سقاء و بسيارى ديگر كه مقصود تاريخ نگارى نيست، بلكه اشاره‏اى است بر اين كه فن خطابه قطع نشده، و

/ 332