یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
به نهج البلاغه اشاره عام كردهاند. مانند ابن نديم، نجاشى، طوسى، ياقوت حموى، حاجى خليفه، آقا بزرگ تهرانى، سيد محسن امين، و مانند ايشان. پارهاى ديگر خصوصا به برشمردن منابع و مراجع مربوط به نهج البلاغه پرداختهاند چنانكه آثارشان در باره اين اثر گرانقدر به دائرة المعارف و فهرستهاى منظم شبيهتر است و محققان را در اثبات صحت سند آنچه در نهج البلاغه آمده است يارى مىدهد، اعم از خطبهها، نامهها، مواعظ، و حكمتها كه كتب اخباريان و اهل ادب بى ذكر يا با ذكر سند از يكديگر نقل كرده و آنها را از اين امام بزرگوار كه پيامبر لقب «صديق آل محمد» بدو داده است دانستهاند. از اين گروهاند: استاد «امتياز على عرشى» در كتابش «استناد نهج البلاغه» و «استاد حسين بستانه» در بررسى خود: «شبهات موجود پيرامون نهج البلاغه» كه در مجله «اعتدال» چاپ نجف شماره 4 سال چهارم تحت عنوان: «الشبهات الحائمه حول نهج البلاغه» انتشار يافته است. و سيد هبة الدين شهرستانى در كتاب خود: «ما هو نهج البلاغه» و شيخ هادى آل كاشف الغطا در: «مدارك نهج البلاغه».«خطيب عبد الزهراء حسينى» در فهرست كردن و گرد آورى اين منابع در اثر ارزشمند خود: «مصادر نهج البلاغه و اسانيده» از ساير محققان كوشاتر بوده است. مؤلف نسخهاى از كتاب خود را به من اهدا كرده است كه بدان افتخار مىكنم، و از آن بهره فراوان بردهام. كتابى است با تقسيم بندى و باب بندى خوب و اثرى است كه از نظر متد علمى نو كوششى است كه مؤلف را به سبب احقاق حق و ابطال باطلى كه كرده است به خدا نزديك مىسازد.ما در اين بحث براى آنكه از مقصود دور نمانيم، در نظر نداريم كه اقوال مخالفان و موافقان صحت سند نهج البلاغه را در اينجا ذكر كنيم. بلكه به ذكر نظر شخصى خود در توثيق اين اثر بزرگ و اثبات صحت سند و نسبت آن به صديق اين امت بسنده خواهيم كرد، صديقى كه سرور پيامبران در باره او فرمود: «صديقان سهاند: حبيب نجار مؤمن آل يس يعنى همان كسى كه گفت: «اى قوم از پيامبران پيروى كنيد»، و حزقيل مؤمن آل فرعون كه گفت: «آيا مردى را كه گفت پروردگارم اللّه است مىكشيد»، و على بن ابى طالب كه برترينشان است». اين روايت را ابو ليلى روايت كرده و ابو نعيم و ابن عساكر اين حديث را با سند نقل كردهاند و گفتهاند حديثى است حسن.آنچه در اين بحث مقصود ماست استدلال بر صحت نسبت نهج البلاغه است. و دليل ما در توفيق اين متن ارزشمند عقلى و نقلى است: