یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حضرت در باره جنگ با گروهى كه بر ضد حكومت اسلام قيام كرده بودند پرسش نموده بود در پاسخ فرمود: «و اما ما سئلت عنى من رأيى فى القتال، فان رأيى قتال المحلين حتى القى الله، لا يزيدني كثره الناس حولى عزه، و لا تفرقهم عنى وحشه» نهج البلاغه نامه 36.اما آنچه از راى من در باره قتال پرسش نمودهاى بنظر من با اين گروه كه جنگ را روا و حلال مىدانند بايد تا پاى مرگ جنگيد و ضمنا به برادر خاطر نشان ساخت كه نه فزونى مردم در اطراف من باعث ازدياد عزتم مىشود و نه پراكندگى آنان از گردم، مرا نگران مىسازد.على عليه السلام و تملق گويان- مردى حضور امير المؤمنين عليه السلام شرفياب شد زبان به تملق گشود و در مدح و ثنايش افراط نمود حضرت به او فرمود: «انا دون ما تقول و فوق ما فى نفسك» نهج البلاغه، كلمه 83.من از اين همه مدح و تمجيدى كه به زبان آوردهاى فروترم ولى از آنچه مرا پيش خود تصور كردهاى برتر و فراتر.على عليه السلام و عرصه پيكار: آن قدر روحيه آن حضرت در جنگ قوى و شكست ناپذير بود كه با قيد قسم فرموده است: «و لله لو تظاهرت العرب على قتالى لما وليت منها» نهج البلاغه نامه 45.قسم بخدا اگر تمام عربها پشت به پشت هم بدهند و در جنگ با من متحد شوند خود را نمىبازم و از پيكارشان روى بر نمىگردانم.عزت حيثيتى، عزت مطلق و عزت اصيل به ذات اقدس الهى اختصاص دارد چه او است كه هرگز مغلوب و مقهور نمىشود و هيچگاه دچار ذلت و خوارى نمىگردد.قرآن شريف فرموده است: فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً سوره 11 آيه 66.بى گمان پروردگار تو است كه قوى و عزيز است.راغب مىگويد: «العزيز الذى يقهر و لا يقهر» عزيز كسى است كه مقهور ميكند و خود هرگز مقهور نمىشود و اين از اوصاف حضرت بارى تعالى است.انسانها در هر مرتبه و مقامى كه باشند عزتشان نسبى و غير اصيل است و همواره مقهور قدرت لا يزال الهى هستند قرآن شريف در اين باره مىفرمايد: «و هو القاهر فوق عباده و هو الحكيم الخبير» سوره 6 آيه 18.او خداوند قاهر است كه به همه بندگانش برترى و سلطه دارد و او است پروردگار حكيم و آگاه. بر همين اساس على عليه السلام فرموده است: