یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(عدالت عبارتست از جريان مطابق قانون) سپس براى راهنمائى افكار از توصيفات سلبى استفاده مى‏شود، مثلا مى‏گوئيم: عدالت روش خوش آيند محض نيست، عدالت از نسخ احساسات نمى‏باشد، عدالت وزن و شكل و رنگى ندارد... قسم چهارم- بيان روابطى كه انسانها مى‏توانند ميان خود و خدا بر قرار سازند. به اتفاق همه صاحبنظران علوم اسلامى، امير المؤمنين عليه السلام تجسم يافته‏اى از قرآن بود. و شناخت او در باره قرآن و ايمان او به تمام محتويات آن در حد اعلاء بود. و اين تجسم در سخنان آن بزرگوار بخوبى روشن مى‏شود، لذا بطور قطع او نزديكى خدا را به خود مطابق آيه: «و نحن اقرب اليه من حبل الوريد.» (و ما از رگ گردن به او نزديكتريم) و هو معكم اينما كنتم. (و او با شما است هر كجا كه باشيد) اعتقاد داشته و با يقين مشهودى آنرا دريافته است. در مواردى متعدد از نهج البلاغه هم ارتباط مستقيم خود را با خدا توضيح داده است. از آن جمله:

1- در آن هنگام كه ذغلب يمانى از او مى‏پرسد كه هل رايت ربك (آيا پروردگارت را ديده‏اى) چنين پاسخ مى‏دهد: أ فأعبد ما لا ارى فقال و كيف تراه فقال: لا تدركه العيون بمشاهدة العيان و لكن تدركه القلوب بحقايق الايمان. (آيا عبادت كنم چيزى را كه نمى‏بينم ذغلب پرسيد: چگونه خدا را مى‏بينى فرمود: خدا را چشمها با مشاهده عينى نمى‏بينند، ولى دلها با حقايق ايمان آنرا درمييابند)

2- اللهم انك آنى الاسين لاوليائك و احضرهم بالكفاية للمتوكلين عليك تشاهدهم فى سرائرهم و تطلع عليهم فى ضمائرهم و تعلم مبلغ بصائرهم فاسرارهم لك مكشوفه و قلوبهم اليك ملهوفه. ان اوحشتهم الغربة آنسهم ذكرك و ان صبت عليهم المصائب لجئوا الى الاستجارة بك علما بان ازمة الامور بيدك و مصادرها عن قضائك. «خداوندا، توئى مأنوس‏ترين مأنوس‏ها با اوليائت، و توئى حاضرترين آنان براى كفايت به امور توكل كنندگان بر تو. توئى كه نهانى‏هاى درون آنان را مى‏بينى و به حال آنان در درونشان آگاهى. اندازه بينائيهاى آنانرا مى‏دانى. اسرار پوشيده آنان براى تو آشكار و دلهايشان شيفته و بيقرار توست. اگر تنهائى در اين دنيا بوحشتشان بيندازد، بياد تو انس مى‏گيرند و اگر مصائب روزگار بر سر آنان فرو ريزد، پناه بسوى تو مى‏برند، زيرا آنان مى‏دانند كه زمام همه امور بدست تست و مبانى آنها مستند به قضاى تست» در اين جملات رابطه خداوندى با انسانها بقرار زير مطرح شده است:

1- رابطه انس- هر اندازه كه بر رشد شخصيت آدمى بيفزايد، انس وى با خدا بيشتر و سازنده‏تر مى‏گردد، زيرا اين يك قاعده كلى است كه:




  • عقل باشى عقل را دانى كمال
    عشق گردى عشق را يابى جمال‏



  • عشق گردى عشق را يابى جمال‏
    عشق گردى عشق را يابى جمال‏



انس با عقل و عظمت و شكوه آن، بدون به فعليت در آوردن تعقل امكان پذير نيست، درك‏

/ 332