یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خصوصيت از جامعه‏ى جاهلى اشاره فرموده است: 1- بيشترين آفريدگان خدا در اين زمان فرمانى را كه خدا به انسان سپرده دگر گونه كرده‏اند، منظور از فرمانى كه خدا به انسان سپرده چيست فرمانى كه ما كلمه عهد را بجاى آن ترجمه كرديم منشورى است كه حاكمى و بزرگى براى زير دست خود مى‏نويسد، ابلاغى كه رئيس به مرئوس خود مى‏دهد، عهد مالك اشتر يعنى منشور. در آن روزگار بيشترين انسانها منشور الهى را دگرگونه كردند، قرآن در چند جا به اين منشور اشاره كرده است، بعضى جاها با كلمه عهد يعنى با همين لغت و واژه‏يى كه در اين خطبه بكار رفته و در جاى ديگر با واژه‏ها و عنوانهاى ديگر.

از جمله اين آيه است: أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ اى فرزندان آدم آيا من به شما فرمان ندادم كه شيطان را عبوديت نكنيد.

آيه ديگر: وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ خدا حكم كرده و فرمان داده است كه عبوديت نكنيد مگر او را. پس اينجا هم فرمان خدا و عهد الهى يعنى عبوديت خدا فقط.

در آيه سوم اين طور آمده است: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ خدا انسانها را در دوران پيشين «دوران ذر» (به تعبير روايات) بر خويشتن گواه كرد آنها را گواه بر خودشان گرفت به اين گونه كه گفت وَ إِذْ أَخَذَ آيا من پروردگار شما نيستم قالُوا بَلى‏، انسانها با زبان فطرت و طينت خودشان گفتند چرا، يعنى انسانيت بطور طبيعى اعتراف كرده به اين كه بنده خداست و بايد خدا را عبوديت كند. اينست عهدى كه امير المؤمنين در اين خطبه به آن اشاره مى‏كند و فرمانى كه خدا به آن سپرده و آنها را موظف به انجام آن فرمان كرده است ولى آنان دگرگونه‏اش كردند، خدا فرمان داده بود كه از شيطانها، بتها، از رقيبان پندارى خدا يعنى خداوندان زر و زور و خدا گونگان، در جامعه به هر نحو و با هر عنوان اطاعت نشود اما انسانها اين فرمان را دگر گونه كرده بودند بعضى بتها را عبادت مى‏كردند و بعضى هم خود را بت كرده و بر انسانهاى ديگر تحميل كرده بودند، پس خصوصيت بارز دوران ظهور انبياء اينست كه بيشترين انسانها فرمان الهى را يعنى لزوم عبوديت انحصارى اللّه را دگرگونه كرده بودند و اين نتايج بر اين دگرگونه كردن بار مى‏شود پس حق خدا را ندانسته و رقيبانى را با او پذيرفته‏اند و شيطانها آنها را از شناخت او باز داشته و از عبوديت او بر گردانده بودند. در اين دوران، خدا نبوتها و بعثتها را در جامعه بوجود مى‏آورد.

باز در خطبه اول در جاى ديگر بمناسبت ظهور پيغمبر اسلام اين كلمات ذكر شده است. و اين را مى‏دانيم كه زمينه ظهور همه پيامبران يكسان و يكنواخت است در همان شرايط اجتماعى كه پيغمبر اسلام ظهور كرده از لحاظ خطوط كلى دقيقا در همان زمينه‏هاست كه موسى و عيسى و ابراهيم و هزاران پيغمبر ديگر ظهور كردند. بنا بر اين آنچه در مورد زمينه ظهور اسلام در اينجا ذكر

/ 332