یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است و نكته جالب در تعبير بكلمه «احب الى» اين است كه امام حكومت و زمامدارى را با چيزى مقايسه ميكند كه بالاخره مورد نياز است و آن لنگه كفش پاره‏اى است كه بعلت همان مقدار نياز مادى محبوب امام ميباشد و اين نشانگر آنست كه امام هيچگونه احساس نيازى به مقام زمامدارى در خود نمى‏بيند حتى به اندازه نيازى كه به لنگه كفش پاره دارد.

5- در خطبه 74 به هنگامى كه مردم به بيعت با عثمان تمايل نشان مى‏دادند فرمود: (ص 102) «لقد علمتم انى احق الناس بها من غيرى و و اللّه لا سلمن ما سلمت امور المسلمين و لم يكن فيها جور الا على خاصه التماسا لاجر ذلك و فضله و زهدا فيما تنافستموه من زخرفه و زبرجه».

شما خود از قبل دانسته‏ايد كه من از ديگران شايسته‏ترم به زمامدارى و سوگند به خدا ما دام كه امور مسلمين بسلامت مى‏گذرد من نيز تسليم ميكنم و در اين صورت ستمى جز بر من نخواهد بود اين عمل من بخاطر پاداش و ارزش آنست و بجهت كناره گيرى از چيزى كه در تمايل بآن درگير شده‏ايد براى زرش و آرايشش.

جمله «لا سلمن ما سلمت امور المسلمين» بخوبى روشنگر اين حقيقت است كه اگر اولويتها و هدفهاى امامت فرضا توسط غير شخص امام تحقق پذيرد امام هيچگونه تمايلى در تصدى حكومت ندارد و رهايش خواهد كرد گر چه در اين صورت نيز كه يك فرض بيش نيست- حد اقل بر امام ظلم خواهد شد زيرا كه جامعه فرد صالحتر و برتر را كنار گذارده و دست به يك آزمايش خطرناك زده است و در اين كناره‏گيرى امام چيزى را از دست نداده بلكه پاداش و فضيلت و وارستگى از درگيريهاى نافرجام دنيوى بهره‏اش خواهد شد.

6- در كلام 126 وقتى امام را بخاطر بر قرار نمودن سيره مساوات مورد نكوهش قرار مى‏دهند مى‏فرمايد: (ص 183) «أ تامروني ان اطلب النصر بالجور فيمن وليت عليه و اللّه لا اطور به ما سمر سمير و ما ام نجم فى السما نجما لو كان المال لى لسويت بينهم فكيف و انما المال مال اللّه» شما مرا وادار مى‏كنيد كه پيروزى را با

/ 332