یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ديگرى نيز نصيبى در نظر گرفته شده است.مثلا اگر كوچكتر موظف است بزرگتر را مورد احترام قرار دهد، بزرگتر نيز وظيفه دارد كوچكتر را مورد مرحمت قرار دهد.اگر ملت وظيفه دارد از زمامدار اطاعت كند، زمامدار نيز موظف است صلاح و مصلحت او را بر همه چيز حتى منافع شخصيش مقدم بدارد و همچنين... در كتاب شريف نهج البلاغه در اين باره چنين آمده است: «و الحق اوسع الاشياء في التواصف و اضيقها في التناصف، لا يجرى لاحد الاجرى عليه، و لا يجرى عليه الاجرى له، و لو كان لاحد ان يجرى له و لا يجرى عليه، لكان ذلك خالصا لقد سبحانه دون خلقه، لقدرته على عباده، و لعدله في كل ما جرت عليه صروف قضائه، و لكنه جعل حقه على العبادان يطيعوه، و جعل جزائهم عليه مضاعفه الثواب، تفضلا منه و توسعا بها هو من المزيد اهله».«حق، هنگام توصيف و در مقام گفتار، فراخترين چيزها است، ولى هنگام عمل و رعايت انصاف، از همه چيز تنگتر است، بنفع كسى عليه ديگرى حقى قرار داده نشد، مگر آنكه عليه او بنفع ديگرى نظير همان حق قرار داده شد، و اگر بنا بود براى كسى حقى قرار داده شود بدون آنكه ديگرى بر او حقى داشته باشد، چنين كسى بى شك آفريدگار متعال است نه آفريدهها زيرا تنها او بر بندگانش قدرت مطلقه دارد و هر چه بكند، بر اساس عدل است، و ليكن او هم حق خود را بر بندگانش بخاطر جود و بخشش بسيارى كه دارد چنين قرار داده كه اطاعتش كنند و پاداششان را عليه خود دو برابر بودن ثوابشان مقرر فرموده است».