به سرنوشت حتمي، اشکال دشوارتري دارد که بايد به پاسخ آن
بپردازيم هر چند پاسخ اجمالي آن در بحث از توحيد به معناي
تاثير استقلالي، دانسته شد.
رابطه قضا و قدر با اختيار انسان
دانستيم که مقتضاي اعتقاد به قضاء و قدرعيني الهي اينست که وجود پديده ها را از آغاز
پيدايش تا دوران شکوفايي و تا پايان عمر، بلکه از
هنگام فراهم شدن مقدمات بعيده تحت تدبير حکيمانه الهي
بدانيم و فراهم شدن شرايط پيدايش و رسيدن به مرحله
نهايي را مستند به اراده الهي بشماريم.1. انطباق
اراده و قضاءالهي بريکديگر (بحسب مورد) از تطبيق
آيه(47) آل عمران برآيه(82) از سوره يس «انما امره اذا اراد
شيئا ان يقول له کن فيکون» روشن مي شود.به ديگر سخن: همانگونه که وجود هر
پديدهاي انتساب به اذن و مشيت تکويني خدا دارد و
بدون اذن او هيچ موجودي پا به عرصه وجود نمي نهد همچنين
پيدايش هر چيزي مستند به تقدير و قضاء الهي
است و بدون آن، هيچ موجودي شکل و حدود ويژ] خودش را نمي
يابد و به سرانجام خودش نمي رسد. و بيان اين انتسابات و
استنادات، در واقع، تعليم تدريجي توحيد به معناي
استقلال در تاثير است که از والاترين درجات توحيد مي باشد
و نقش عظيمي در سازندگي انسانها دارد چنانکه قبلا اشاره
کرديم.اما استناد پديده ها به اذن و حتي به مشيت
خدا، آسان يابتر و قابل فهم تر است به خلاف استناد مرحله نهايي
و تعين قطعي آنها به قضاء الهي که به دليل
دشواريابي آن، بيشتر مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است.
زيرا جمع بين چنين اعتقادي با پذيرفتن اختيار
انسان در رقم زدن سرنوشت خويش بسيار مشکل است و از اينروي،
گروهي از متکلمين (اشاعره) که شمول قضاء الهي را نسبت به رفتار
انسانها پذيرفنه بودند گرايش به جبر پيدا کردند، و گروهي
ديگر (معتزله) که نمي توانستند جبر و پي آمدهاي
وخيم آن را بپذيرند منکر شمول قضاء الهي نسبت به افعال
اختياري انسان شدند و هر دسته، آيات و روايات مخالف با
نظريه خودشان را
1. انطباق
اراده و قضاءالهي بريکديگر (بحسب مورد) از تطبيق
آيه(47) آل عمران برآيه(82) از سوره يس «انما امره اذا اراد
شيئا ان يقول له کن فيکون» روشن مي شود.