2- شبهه عدم قابليت بدن براي حيات مجدد
شبهه قبلي،مربوط به امکان ذاتي معاد بود، و اين شبهه، ناظر به امکان وقوعي
آن است. يعني هر چند بازگشت روح به بدن، محال عقلي نيست و
در فرض آن، تناقضي وجود ندارد ولي وقوع آن، مشروط به قابليت بدن
است و ما مي بينيم که پديد آمدن حيات، منوط به
اسباب و شرايط خاصي است که مي بايست تدريجا فراهم
شود مثلا نطفه اي در رحم، قرار گيرد و شرايط مناسبي
براي رشد آن، وجود داشته باشد تا کم کم جنين کاملي شود و به
صورت انسان درآيد، ولي بدني که متلاشي شد ديگر
قابليت و استعداد حيات را ندارد.پاسخ اين شبهه اي آن است که اين نظام
مشهود در عالم دنيا، تنها نظام ممکن نيست و اسباب و عللي که در
اين جهان، بر اساس تجربه، شناخته مي شوند اسباب و علل انحصاري
نيستند، و شاهدش اين است که در همين جهان، پديده
هاي حياتي خارق العاده اي مانند زنده شدن بعضي از
حيوانات و انسانها رخ داده است.اين پاسخ را مي توان از ذکر چنين پديده
هاي خارق العاده اي در قرآن کريم به دست آورد.
3- شبهه درباره قدرت فاعل
شبهه ديگر اين است که براي تحقق يکپديده، علاوه بر امکان ذاتي و قابليت قابل، قدرت فاعل هم شرط
است و از کجا که خدا قدرت بر زنده کردن مردگان داشته باشد؟!اين شبهه واهي، از طرف کساني مطرح شده که
قدرت نامتناهي الهي را نشناخته بودند، و پاسخ آن اين است که
قدرت الهي، حد و مرزي ندارد و به هر چيز ممکن الوقوعي
تعلق مي گيرد، چنانکه اين جهان کران ناپيدا را با آن همه
عظمت خيره کننده، آفريده است.اولم يروا ان الله خلق السموات و الارض و لم
يعي بخلقهن بقادر علي ان يحيي الموتي
بلي انه کل شيء قدير.
احقاف/33، و نيز رجوع کنيد به: يس/81، اسراء/99، الصافات/11، النازعات/27.مگر نديدند (و ندانستند) خدايي که
آسمانها و زمين را آفريده و در آفرينش آنها درمانده است،
مي تواند مردگان را زنده کند؟ چرا، او بر هرچيزي تواناست.