قدرت
در مورد فاعلي که کار خود را با اراده و اختيارخويش انجام مي دهد گفته مي شود که نسبت به کار خودش «قدرت»
دارد. پس عبارتست از مبدئيت فاعل مختار براي کاري که ممکن است
از او سر بزند. و هر قدرفاعل از نظر مرتبه وجودي،کاملتر باشد داراي
قدرت بيشتري خواهد بود و طبعا موجودي که داراي کمال
بي نهايت باشد قدرتش نامحدود خواهد بود«ان الله علي کل
شيء قدير» سوره بقره،آيه 20، و چندين آيه
ديگر.در اينجا بايد چند نکته را خاطر نشان
کنيم:1- کاري که متعلق قدرت قرار مي گيرد
بايد امکان تحقق داشته باشد پس چيزي که ذاتا محال يا
مستلزم محال باشد مورد تعلق قدرت واقع نمي شود. و قدرت داشتن خدا بر هر
کاري بدين معني نيست که في المثل بتواند خداي
ديگري را بيافريند (زيرا خدا آفريدني نيست)
يا بتواند عدد(2) را با فرض(2) بودن از عدد(3) بزرگتر کند يا
فرزندي را با فرض فرزند بودن، قبل از پدرش خلق کند.2- لازمه قدرت داشتن بر هر کاري اين نيست که
همه آنها را انجام دهد بلکه هر کاري را که بخواهد انجام خواهد داد و
خداي حکيم جز کار شايسته و حکيمانه را نمي خواهد و
انجام نمي دهد هر چند قدرت بر انجام کارهاي زشت و ناپسند هم دارد. در
درسهاي آينده توضيح
بيشتري درباره حکمت الهي خواهد آمد.3- قدرت به معنايي که گفته شد متضمن اختيار
را نيز دارد و هيچ عاملي مي تواند او را براي انجام
کاري تحت فشار قرار دهد يا اختيار را از او سلب کند، زيرا
وجود و قدرت هر موجودي از اوست و هيچگاه مغلوب
نيرويي که خودش به ديگران داده است واقع نمي شود.