گانه تعريف فوق مي پردازيم:
امور خارق العاده
پديده هايي که در اين جهان،پديد مي آيد غالبا از راه اسباب و عللي است که با
آزمايشهاي گوناگون، قابل شناخت مي باشد مانند اکثريت
قريب به اتفاق پديده هاي فيزيکي و
شيميايي و زيستيو رواني. ولي در
موارد نادري، پاره اي از اين پديده ها بگونه
ديگري تحقق مي يابد و نمي توان کليه اسباب و
علل آنها را بوسله آزمايشهاي حسي شناخت و شواهدي يافت
ميشود که در پيدايش اينگونه پديده ها نوع
ديگري از عوامل، موثر است مانند کارهاي شگفت انگيزي
که مرتاضان، انجام مي دهند و متخصصان
علوم مختلف، گواهي مي دهند که اين کارها بر اساس
قوانين علوم ماديو تجربي، انجام نمي يابد.
چنين اموري را «خارق العاده» مي نامند.
خارق العاده هاي الهي
امور خارق العاده را مي توان به دو بخش کلي،تقسيم کرد: يکي اموري که هر چند اسباب و علل عادي
ندارد. اما اسباب غير عادي آنها کم وبيش در اختيار بشر
قرار مي گيرد و مي توان با آموزشها و تمرينهاي
ويژه اي به آنها دست يافت مانند کارهاي مرتاضان. بخش
ديگر، کارهاي خارق العاده اي
است که تحقق آنها مربوط به اذن خاص الهي مي باشد. و اختيار آنها
بدست افرادي که ارتباط با خداي متعال ندارند سپرده نمي
شوند و از اينروي داراي
دو ويژگي اساسي است. اولا قابل تعليم و تعلم نيست،
و ثانيا تحت تاثير نيروي قويتري قرار
نمي گيرد و مغلوب عامل ديگري واقع نمي شود.
اينگونه خوارق عادت، مخصوص بندگان برگزيده خداست و هرگز در دام
گمراهان و هوسبازان نمي افتد ولي اختصاص به پيامبران ندارد بلکه
گاهي سايراولياء خداهم از آنها برخوردار مي شوند و از
اينروي، باصطاح کلامي، همه آنها را«معجزه» نمي خوانند و
معمولا چنين کارهايي که از غير پيامبران سر
مي زند بنام«کرامت» موسوم مي گردد چنانکه علمهاي غير
عادي الهي هم منحصر به «وحي نبوت» نيست و هنگامي که
چنين علمهايي به ديگران داده شود بنام «الهام» و«تحديث»
و مانند آنها ناميده مي شود.