رابطه عليت بين فعاليتهاي اين جهاني و سعادت
و شقاوت آن جهاني، پذيرفته شود و دست کم، نعمتها و عذابهاي
اخروي به عنوان پاداش و کيفر براي رفتارهاي شايسته
و ناشايسته اين جهان، شناخته گردد. وگرنه، در صورتي که
چنين پنداشته شود که سعادت اخروي را مي توان در همان جهان، کسب
کرد-هم چنان که بهره هاي دنيوي را مي توان در همان جهان
بدست آورد- اعتقاد به زندگي اخروي، نقش تعيين کننده خود
را در رفتارهاي اين جهاني، از دست خواهد داد. زيرا طبق
اين پندار مي توان گفت که: در اين دنيا بايد
براي تحصيل سعادت دنيوي، کوشش کرد، و براي
رسيدن به سعادت اخروي بايد پس از مرگ و در همان عالم آخرت به
تلاش پرداخت!بنابراين، لازم است علاوه بر اثبات معاد و
زندگي اخروي، رابطه بين دو زندگي (دنيا و آخرت) و
تاثير رفتارهاي اختياري در سعادت يا شقاوت
ابدي نيز اثبات گردد.
اهتمام قرآن به مساله معاد
بيش از ثلث قران ، ارتباط با زندگي ابديدارد : در يک دسته ازايات ، بر لزوم ايمان به اخرت ،تاکيد
شده ؛(1) ودر دسته ديگر ،
پيامدهاي انکارآن، گوشزدشده؛ (2) و در دسته سوم، نعمتهاي (3) ابدي، و در دسته چهارمي
عذابهاي جاوداني، بيان شده است. (4) همچنين در آيات فراواني
رابطه بين اعمال نيک و بد با نتايج اخروي آنها ذکر
گرديده؛ و نيز با شيوه هاي گوناگوني امکان و ضرورت
رستاخيز مورد تاکيد و تبيين قرار گرفته و به شبهات
منکران، پاسخ داده شده؛ چنانکه منشا تبهکاريها و کجرويها فراموش کردن
يا انکار قيامت و روز حساب، معرفي شده است.(5)
از دقت در آيات قرآني بدست مي آيد
که بخش عمده اي از سخنان پيامبران و بحثها و جدالهاي
ايشان با مردم، اختصاص به موضوع معاد داشته است و حتي مي توان
گفت که
1. بقره/ 4 ، نمل / 3و... 2. اسرا/10، فرقان/11، صبا/8،
مومنون/74 و... 3. الرحمان/46 تا آخر سوره،
الواقعه/15-38، الدهر-11-21 ،... 4. الحاقة/20-27،
الملک/6-11، الواقعة/42/56 و... 5. ص/26،
سجده/140.