مقدمه
دانستيم کهميان ايمان و عمل صالح از يک سو، و قرب الهي و
نعمتهاي اخروي از سوي ديگر؛ و هم چنين ميان
کفر و گناه از يک سو، و دوري از خدا و محروميت از نعمتهاي
ابدي از سوي ديگر، تناسب مستقيم دارد. و نيز
بين ايمان و عمل صالح با عذابهاي اخروي، و بين کفر
و گناه با نعمتهاي ابدي، تناسب معکوسي برقرار است. و درباره اصل
اين تناسبها از ديدگاه قرآن کريم، جاي هيچ گونه شک
و شبهه اي نيست و انکار آنها به مثابه انکار قرآن است.اما پيرامون
اين مطلب ضروري،مسائلي مطرح مي شود که نياز به صحت
و توضيح دارد. مانند اين که: آيا روابط مذکور، روابطي
حقيقي و تکويني است يا صرفا تابع وضع و قرارداد
است؟ و چه رابطه اي بين ايمان و عمل صالح و نيز بين
کفر و گناه، وجود دارد؟ و آيا ميان خود اعمال نيک و بد هم تاثير
و تاثري وجود دارديا نه؟
در اين درس، نخستين مساله را مورد بحث قرار
داده توضيح خواهيم داد که روابط فوق الذکر، اموري جعلي و
قراردادي نيستند.
رابطه حقيقي يا قراردادي
چنان که بارها اشاره کرديم رابطه بين اعمالدنيويو نعمتها يا عذابهاي اخروي، از قبيل
روابط مادي و معمولي نيست و نمي توان آن را بر اساس
قوانين فيزيکي يا شيميايي
يا... تفسير و تبيين کرد. و حتي تصور اينکه
انرزي مصرف شده در اعمال انساني، بر اساس نظريه تبديل
ماده و انرژي به يکديگر تحسم مي يابد و به صورت
نعمتها يا عذابهاي اخروي، ظاهر