آموزش عقاید نسخه متنی

از
امور، آگاهي ندارد(1) و بارها از کار خودش پشيمان مي شود. (2) وبا يکي از بندگانش (حضرت يعقوب عليه
السلام) کشتي مي گيرد و نمي تواند بر او غالب شود و
سرانجام التماس مي کند که از او دست بردارد تا مردم، خدايشان را در
چنين حالي نبينند. (3) علاوه بر اينکه نسبتهاي ناروايي به
پيامبران الهي مي دهد چناکه (العياذ بالله) نسبت
زناي محصنه  به حضرت داود عليه
السلام(4) ونسبت شرب خمر
وزناي با محارم به حضرت لوط عليه السلام مي دهد. (5) علاوه بر همه اينها جريان مرگ حضرت موسي
عليه السلام يعني آورنده کتاب تورات را نيز شرح مي
دهد که چگونه و در کجا از دنيا رفت. (6)


آيا
تنها همين نکته، کافي نيست که ما بفهميم اين کتاب،
از حضرت موسي عليه السلام نيست؟!

و اما
وضع انجيل، از تورات هم رسواتر است زيرا اولا چيزي به نام
کتابي که بر حضرت عيسي (ع) نازل شده در دست نيست و خود
مسيحيان هم چنين ادعايي ندارند که انجيل
فعلي، کتابي است که خدا بر حضرت عيسي(ع) نازل کرده است،
بلکه محتواي آن، گزارشاتي است منسوب به چند تن از پيروان آن
حضرت.

و علاوه
بر تجويز شرب خمر، ساختن آنرا بعنوان معجزه عيسي قلمداد
مي کند. (7) در يک جمله،
وحيهاي نازل شده بر اين دو پيامبر بزرگوار، تحريف
شده و نمي تواند نقش خود را در هدايت مردم،ايفاء کند.

و اما
اينکه چرا و چگونه اين تحريفها و دستبردها انجام گرفته،
داستانهاي مفصلي دارد که در اينجا مجال بيان آنها
نيست. (8)


باري،
در ششمين سده بعد از ميلاد مسيح عليه السلام در
حالي که سراسر جهان را تيرگيهاي جهل و ظلم، فراگرفته بود
و مشعلهاي هدايت الهي در همه سرزمينهابه خاموشي

1.ر.ک:تورات،سفرپيدايش،باب سوم،
شماره

8-12.2.ر.ک:تورات،سفرپيدايش،باب
ششم، شماره6.3.ر.ک:تورات،سفرپيدايش،باب 32،
شماره

24-32.4.ر.ک:عهد قديم،کتاب دوم سموئيل، باب11.5.ر.ک:تورات،سفرپيدايش،باب
19، شماره

30-38.6.ر.ک:تورات،سفرتثنيه،باب
34.7.ر.ک:انجيل يوحنا،باب دوم.8.ر.ک:اظهار الحق،نوشته رحمة الله هندي،الهدي
الي دين المصطفي،از علامه بلاغي، راه سعادت از علامه
شعراني.