آموزش عقاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آموزش عقاید - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

است که هيچ نوع وابستگي به موجود
ديگري ندارد و حتي هيچ شرط و معذي هم براي او
نمي توان در نظر گرفت.

اماعلت بودن خداي متعال براي مخلوقات، به
معناي هستي بخشي است که قسم خاي از عليت
فاعلي مي باشد و براي توضيح اين مطلب ناچاريم
نظري اجمالي به اقسام علت بيفکنيم و تفصيل آنها را
به کتب فلسفي، حواله دهيم.

مي دانيم که براي روييدن
گياه، وجود بذر و خاک مناسب و آب و هوا و... ضرورت دارد و نيز لازم
است که يک عامل طبيعي يا انساني، بذر را در خاک
بيفشاند و آب را به آن برساند. و همه اينها طبق تعريفي که
براي علت، ذکر شد علتهاي رويش گياه بشمار مي روند.

اين علتهاي گوناگون را مي توان از
ديدگاههاي مختلف، به اقسامي تقسيم کرد، مثلا آن دسته از
علل که وجود آنها همواره براي وجود معلول، ضرورت دارد «علل
حقيقي» وآن دسته ديگر که بقاء آنها براي بقاء معلول، لازم
نيست (مانند کشاورز براي گياه) «علل اعدادي» يا
«معدات» ناميده مي شود. و نيز علتهاي جانشين
پذير را «علل جانشيني» و ساير  علتها را «علل انحصاري» مي نامند.

اما نوع ديگري از علت هست که با همه آنچه در
مورد رويش گياه گفته شد تفاوت دارد، و نمونه آنرا مي توان در
مورد نفس و بعضي از پديده هاي نفساني ملاحظه کرد:
هنگامي که انساني يک صورت ذهني را در ذهن خودش
ايجاد مي کند يا تصميم برانجام کاري مي
گيرد پديده اي نفساني و رواني بنام«صورت
ذهني» وبنام «اراده» تحقق مي يابد که وجود آن، منوط به وجود نفس
است و از اينروي، معلول آن بشمار مي رود. ولي اين
نوع معلول، بگونه اي است که هيچ استقلالي از علتش ندارد و
نمي تواند جدا و مستقل از آن وجود داشته باشد. در عين حال،
فاعليت نفس، نسبت به صورت ذهني يا اراده، مشروط به
شرايطي است که از نقص و محدوديت وممکن الوجود بودن آن، نشات
مي گيرد. بنابراين، فاعليت واجب الوجود براي جهان،
از فاعليت نفس نسبت به پديده هاي رواني هم بالاتر و
کاملتر است و نظيري در ميان ساير فاعلها ندارد زيرا
او بدون هيچگونه نيازي معلول خود را به وجود مي آورد
معلولي که تمام هستيش وابسته به اوست. 


/ 342