سرشت انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرشت انسان - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



























































































































































































































































































اشكال دوم:







قبل از هر چيز يادآور مى شويم كه مقدمهى نخست برهان ياد شده; يعنى گزارهى

«اعتقاد به اين كه خدا وجود دارد فطرى است»، نزد كسانى كه از آن برهان حمايت

كرده اند، لااقل به گمان مستشكل، نتيجهى قياس اقترانىِ زير است:


اعتقاد به اين كه «خدا وجود دارد» يك اعتقاد همگانى است.


هر اعتقادى كه همگانى باشد، فطرى است.


نتيجه: اعتقاد به اين كه «خدا وجود دارد» فطرى است.


اين اشكال در واقع متوجه كبراى قياس فوق است; يعنى به چه دليل اگر اعتقادى

همگانى باشد، آن اعتقاد فطرى خواهد بود؟


بسيارى از عقايد عموميت دارند، اما فطرى نيستند; مانند: اعتقاد به وجود

خورشيد، ماه، درخت و مانند آن. شايد اعتقاد به خدا نيز اين گونه

باشد.


بعضى از اين هم بالاتر گفته اند و اصل وجود شناخت هاى فطرى را، حتى به

معناى دوم آن، انكار كرده و مدعى شده اند كه همهى تصورات و تصديقات اكتسابى

هستند و از بيرون به درون انسان راه مى يابند.(209)



اشكال سوم:







اين اشكال، مقدمهى دوم اصل استدلال را مورد مناقشه قرار مى دهد. مى گويند:

بر فرض كه اعتقاد به وجود خدا همگانى باشد و همگانى بودنش، فطرى بودن آن را

به اثبات رساند، چه ملازمه اى ميان فطرى بودن يك اعتقاد و درستى آن وجود

دارد؟ عقلا چه محذورى است در اين كه اعتقادى در وجود ما سرشته شده و در عين

حال دروغ و خلاف واقع باشد؟





















































































/ 136