سرشت انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرشت انسان - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

واژه ى فطرت

فِطرت از مادهى «فَطر» به معناى شكافتن چيزى از طرف طول است، سپس به هر گونه شكافتن اطلاق شده است و از آن جا كه آفرينش و خلقت به منزلهى شكافتن پردهى تاريك عدم است، يكى از معانى مهم اين واژه همان آفرينش و خلقت است. واژهى فطرت معناى ابداع و اختراع را نيز افاده مى كند.(62)

فِطرت بر وزن فِعلة است كه دلالت بر نوع مى كند و در لغت به معناى گونه اى خاص از آفرينش و خلقت است. بنابراين فطرت انسان; يعنى سرشت خاص و آفرينش ويژهى انسان. ظاهراً اين لغت را اول بار قرآن كريم در مورد انسان به كار برد و پيش از آن، كاربرد واژهى فطرت سابقه اى نداشته است.(63)

در قرآن كريم مشتقات «فطر» به صورت هاى مختلف به كار رفته است;مانند: «فَطَرَ السموات والارض»،(64) «فَطَركُم اوّلَ مَرَّة»،(65) «فَطَرَنا»،(66)«فَطَرَنى»(67) و «فاطرالسَّمواتِ والارضِ»(68) در همهى اين موارد، به معناى آفريدن و پديد آوردن و خلق كردن است و فُطُور در آيهى «فَارجِعِ البصرَ هل ترى مِنْ فُطُور»(69) در معناى رخنه و شكاف و انفطار در آيهى «السَّماءُ مُنفَطِرٌ به»(70) در معناى شكافته به كار رفته است.

واژهى فطرت تنها يك بار در قرآن كريم و آن هم به صورت مضاف به الله به كار رفته است; خداى تعالى در قرآن كريم خطاب به پيامبر اكرم(ص) مى فرمايد:

«فَأقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً، فِطْرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَالنّاسَ عَلَيها، لا تبديلَ لِخَلْقِ اللّهِ، ذَلِكَ الدّينُ القَيّمُ و لكنَّ اَكْثَرَالنّاسِ لايَعْلَمونَ(71)(روم / 30) اين آيه منشأ پيدايش اصطلاح فطرت در فرهنگ معارف مسلمانان و الهام بخش انديشمندان و فلاسفه و عرفا در بحث انسان شناسى اسلام بوده است.

/ 136