«صِبْغَةَ اللهِ وَمَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبغةً وَنَحْنُ له عابدُونَ.»(137)(بقره / 138) در تفسير اين آيه اختلاف نظر است. فرّاء بر آن است كه مراد از صبغة الله، «ختنه» است. ابن قتيبه آن را به معناى «دين الله» مى گيرد. ابوعبيده، سجستانى و طبرى آن را دين الله و خلقت اوليه و فطرت يا فطرت الله مى دانند. قمى آن را به معناى «اسلام» گرفته است. ميبدى در كشف الاسرار مى گويد: «و اين صبغه آن است كه قرآن به وى اشارت مى كند كه «فطرت الله التى فطر الناس عليها»(138) و مصطفى(ص) گفت: «كل مولود يولد على الفطرة».علامه طباطبايى در تفسير اين آيه مى فرمايد: «صبغة (بر وزن فعلة) نوعيت را افاده مى كند، (پس صبغة الله مانند فطرت الله است، يعنى نوع رنگى كه خدا زده است) و معناى آيه آن است كه اين ايمانى كه در آيات پيش ذكر شد يك نوع رنگ خدايى براى ماست، نه رنگ يهوديت و نصرانيت با تفرقه و پراكندگى در دين.»در آيات پيشين آمده است: «قُولُوا آمَنَّا باللَّهِ وَ ما اُنزِلَ إِلَينا و ما اُنزِل الى ابراهيمَ و اسماعيلَ و اسحاقَ و يَعقوبَ و الأَسبَاطِ و ما اُوتِىَ مُوسى و عِيسى و ما أُوتِىَ النَّبِيُّونَ من رَبِّهِمْ لانُفَرِّقُ بينَ أَحد مِنهُم و نحنُ لَه مُسلِمُونَ * فَاِن آمَنُوا بِمِثل ما آمَنْتُم بِهِ فَقَد اهْتَدَوا وَ اِن تَوَلَّوا فَاِنَّما هُم فى شِقَاق فَسَيَكفِيكُهُمُ اللَّهُ، وَ هُو السَّميعُ العَلِيمُ.»(139)(بقره / 137 ـ 136)در ادامه مى فرمايد: «اين رنگ خداست».بنابراين، طبق نظر علامه طباطبايى(ره) و بسيارى ديگر از مفسران، اين آيه دلالت بر آن دارد كه معارف عمومى دين، فطرى است و «رنگى است كه دست حق در متن تكوين و در متن خلقت، انسان را به آن رنگ متلون كرده است.»(140)