سرشت انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرشت انسان - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقاط اشتراك و افتراق ميان دو برهان(196)

در اين چند تقرير، تلاش شده است تا از طريق ملازمهى ميان امر و آمر (روايت اول) و ملازمهى ميان وثاقت و حجيت ـ به تعبيرى سلطه و حاكميت ـ قوانين اخلاقى و منشأ اين وثاقت (روايت دوم) و ملازمهى ميان قانون و قانونگذار (روايت سوم)، وجود خداوند اثبات شود.

تشابه برهان اخلاقى با برهان فطرت در آن است كه در هر دو برهان، با تمسك به يك حقيقت وجدانى، يعنى يك امر معلوم بالوجدان، يك حقيقت خارجى اثبات مى گردد. اين امر معلوم بالوجدان در برهان فطرت، محبت به كمال مطلق يا اميد به قادر حى است و در برهان اخلاقى، الزامات و تكاليف اخلاقى است.

و اما تفاوت اين دو برهان در امور زير است:

الف ـ رابطهى امر با آمر، قانون با قانونگذار و وثاقت با منشأ وثاقت، رابطهى مجعول با جاعل و اثر با مؤثر است كه به رابطهى معلول با علت باز مى گردد. در حقيقت برهان اخلاقى نوعى استدلال از معلول به علت است; اما در برهان فطرت، رابطهى محب و محبوب و راجى و مرجوّ، رابطهى تضايف است و از طريق تلازم و ضرورت بالقياسى كه ميان متلازمين است، از وجود يك طرف تلازم به وجود طرف ديگر آن پى مى بريم.

ب ـ در برهان اخلاقى، به بُعد علمى وجود انسان، يعنى شاخهى عقل عملى تمسك مى شود; در حالى كه در برهان فطرت به بُعد ديگرى از وجود انسان كه بُعد عملى آن است، تكيه مى شود; يعنى گرايش بالفعلى كه در متن واقعيت آدمى وجود دارد. اراده، نيت، عزم، حبّ، بغض، اميد و يأس همه مربوط به اين بُعد وجودى انسان است. به عبارت ديگر، در برهان اخلاقى به قوانين عقل عملى تمسك مى شود، اما در برهان فطرت به محبت و مجذوبيت انسان و يا اميد او استناد مى شود.(197)

«حكماى اسلامى به دليل اين كه براهين اخلاقى را ناكافى و غيرتام يافته اند، ازآن ها براى اثبات واجب استفاده نكرده اند، ولى برخى از آن ها، از برهان فطرت استفاده كرده اند.»(198)

/ 136