سرشت انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرشت انسان - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چند نكته

از آنچه گفته شد، نتيجه مى شود:

1ـ در برهان فطرت، واقعيت محبت و اميد كه در متن وجود آدمى است، حد وسط است.

2ـ برهان فطرت در واقع مبتنى بر يك شهود و يا يك واقعيت شهودى است; يعنى انسانِ در ورطهى هلاك، از روزنهى شهودِ اميد و محبتى كه به حقيقت مطلق دارد، به شهود آن حقيقت نائل شده است; يعنى ابتدا حقيقت مطلق را به اندازهى هستى خود مشاهده مى كند، آنگاه به وى اميدوار و علاقه مند مى گردد.(194)

3ـ در برهان فطرت دريافت يك مصداق از محبت و يا اميد كفايت مى كند، خواه در خود شهود كند يا به شهود اوليا تمسك جويد.

5 ـ 2 از راه صيانت فطرت از خطا

مقدمات اين استدلال به شرح زير است:

1ـ تمايل به كمال مطلق در هر انسانى، يك تمايل فطرى است.

2ـ فطرت هرگز خطا نمى كند.

نتيجه: كمال مطلق وجود دارد.

مقدمهى اول، بحث تازه اى نيست، بلكه مهم، مقدمهى دوم استدلال است. مقصود از اين كه «فطرت هرگز خطا نمى كند» آن است كه هر ميلى كه ريشه در ذات و نهاد انسان داشته باشد، زمينهى پاسخ به آن در جهانِ خارج وجود دارد; به عنوان مثال اگر انسان تشنه مى شود و ميل به نوشيدنى در او پيدا مى شود، در خارج نيز آبى هست كه اين ميل او را پاسخ گويد. اگر انسان تمايل جنسى دارد، در خارج جنس مخالفى هست كه اين نياز او ارضا شود. اگر انسان گرسنه مى شود، غذايى هست كه اين ميل را پاسخ گويد و به طور كلى هر ميلى در انسان و حتى در حيوان، گزاف و بيهوده در سرشت او نهاده نشده است. حال اگر در اين جهان، كمالِ مطلقى نباشد، ميل فطرى انسان به اين كمال، بيهوده و عبث خواهد بود.

/ 136