«كَلاّ اِنَّهُ تَذْكِرةٌ.»(141)(مدّثر / 54)«فَذَكِّر اِنَّما اَنْتَ مُذَكِّرٌ.»(142)(غاشيه / 21)به عقيدهى برخى از مفسران اين آيات دلالت برآن دارد كه معارفِ كلى دين، پيش از ابلاغ انبياى الاهى، به گونه اى براى بشر شناخته بوده است; يعنى اين گونه نبوده است كه انبيا مطالبى را بر بشر عرضه كنند كه آن ها هيچ سابقهى آشنايى و شناخت نسبت به آن ها نداشته باشند; پس معارف كلى دين، اعم از معارف نظرى و دستورات عملى، در فطرت انسان مغروس است و آنچه انبيا مى گويند، نقش يادآورى و تذكر دارد.استدلال بر ادعاى فوق مبتنى بر مقدمات ذيل است:1 ـ رسالت خاتم الانبيا(ص) از لحاظ قرآن كريم امرى جهانى است، يعنى نسبت به همهى افراد بشر در تمام ادوار و اعصار فراگير مى باشد; (كليت و دوام): «وَما أَرْسَلْناكَ اِلاّ رحمةً لِلْعالَمينَ.»(143)(انبياء / 107) «وَما أرسلناكَ اِلاّ كافّةً لِلنّاس بَشيراً وَنَذيراً»(144)(سبأ / 28)2 ـ با توجه به آياتى كه به آن ها اشاره شد،(145) رسالت جهان شمول پيامبر گرامى اسلام(ص) از نظر قرآن كريم، يك «ذكرى» و يك «تذكره» است; يعنى يك نوع «يادآورى» است و خود پيامبر نيز به عنوانِ «يادآور» معرفى شده است.3 ـ تذكر و يادآورى زمانى است كه پيشينهى آگاهى و شناسايى وجود داشته باشد و بيان مطالب به نحوى تكرار دانسته هاى سابق باشد. اگر مطلبى براى نخستين بار به كسى گفته شود، عنوان تعليم بر آن صدق مى كند، نه تذكّر.(146)4ـ در ميان افراد بشر، عده اى هستند كه به هيچ يك از اديان الاهى باور ندارند و هرگز به مبدأ و معاد و ديگر معارف الاهى معتقد نبوده اند; نسبت به اين عده قرآن كريم و پيام خاتم پيامبران در صورتى «تذكره» مى باشد كه آن ها در عمق جان خود به اين امور معتقد باشند. آيت الله جوادى آملى در اين باره مى نويسد: «مادامى كه دليل كافى بر تغليب و مانند آن اقامه نشد (يعنى تا وقتى ثابت نشد كه اطلاق عنوان تذكره بودن قرآن و مذكر بودن پيامبر نسبت به همهى مردم جهان، اعم از مؤمن و كافر، از باب غلبه و مجاز و مانند آن است) به استناد همين ظواهر گفته مى شود كه معارف قرآن براى همهى بشر تذكره و يادآورى است; بنابراين، لازمه اش آن است كه همگان نسبت به اصول كلى قرآن سابقهى آشنايى داشته باشند; خواه مؤمن و مُقر، خواه ملحد و منكر. اما نسبت به مؤمن به خصوص خاتم الانبياء(ص) يا نسبت به انبياى گذشته(ع) تذكره بجاست، ولى نسبت به ملحدِ محض بايد پذيرفت كه در يك موطن خاص وجودى، از آگاهى نسبت به اصول كلى دين برخوردار بوده است كه پيام هاى قرآنى براى او نيز جنبهى يادآورى هم دارد. ... خلاصه آن كه قرآن براى همگان نازل شد، اعم از مؤمن و ملحد و به عنوان يك تذكره و يادآورى مى باشد. پس همگان در نهاد خود بينش و گرايش خدايى را دارا هستند و به معارف كلى دين سابقهى آشنايى داشته اند.»(147)دامنهى فطرياتى كه از آيات تذكر مستفاد مى گردد; مانند آيهى فطرت بنا بر تفسير نخست آن است.