پاسخ:
دكارت سخنى دارد كه به عنوان پاسخى به اين اشكال مطرح مى شود و آن، تمسك
به خيرخواهى و كمال خداوند است. دكارت پس از آن كه شناخت هايى را به عنوان
شناخت هاى فطرى انسان مطرح مى كند، مى گويد: اگر اين شناخت ها كه در وجود
آدمى تعبيه شده و دست خلقت، آن ها را در نهاد آدمى قرار داده است، دروغ و
خلاف واقع باشد، خداوند فريب كار خواهد بود و اين با خيرخواهى خداوند منافات
دارد. دكارت مى گويد:
«اذعان دارم كه محال است خداوند هرگز مرا فريب دهد، چون هرگونه فريب
ونيرنگ، خود نوعى نقص است و هر چند به نظر مى رسد كه قدرت بر فريب كارى، خود
نشان هوشيارى يا توانايى است، اما بدون شك قصد فريب، دليل ناتوانى يا خبث ذات
است و وجود اين دو در خداوند محال است.»(210)
جواب پاسخ به اشكال سوم:
ضعف پاسخ فوق روشن است. استوارت ميل اين ضعف را خاطرنشان كرد. پاسخ فوق
مبتلا به «دور» است; زيرا ما مى خواهيم با تمسك به فطرى بودنِ اعتقاد به وجود
خدا، «وجود خدا» را اثبات كنيم و اين امر منوط به صحت اعتقادات فطرى است، پس
اگر بخواهيم صحت اعتقادات فطرى را نيز با تمسك به وجود خدا و كمال او اثبات
كنيم، استدلالمان دورى خواهد بود.(211)