جواب پاسخ به اشكال سوم:
ضعف پاسخ فوق روشن است. استوارت ميل اين ضعف را خاطرنشان كرد. پاسخ فوق
مبتلا به «دور» است; زيرا ما مى خواهيم با تمسك به فطرى بودنِ اعتقاد به وجود
خدا، «وجود خدا» را اثبات كنيم و اين امر منوط به صحت اعتقادات فطرى است، پس
اگر بخواهيم صحت اعتقادات فطرى را نيز با تمسك به وجود خدا و كمال او اثبات
كنيم، استدلالمان دورى خواهد بود.(211)
2ـ اشتياق فطرى به خدا
روايت ديگر برهان زيست شناختى به اين صورت بيان شده است:
«همهى قوا و احساس هاى ذهنى و بدنى ما، موضوع و متعلق مناسب خود را دارند
و داراى اين قوا بودن، پيشاپيش وجود موضوعات و متعلقات آن ها را مسلم مى
گيرد.»(212)
به عنوان مثال، چشم با همين بافت و ساختى كه دارد، دليل بر وجود نور در
خارج است; گوش نيز بدون وجود صدا، وجودش غير قابل فهم است. به همين ترتيب
احساس ها و اشتياق هاى دينى نيز وجود خدا را ايجاب مى كند.
به عبارت ديگر، همان گونه كه تشنگى و گرسنگى در آدميان، به نحوى بر وجود
آب و غذا، يعنى چيزهايى كه متعلق اين اميال و ارضا كنندهى آن ها هستند، دلالت
مى كند; اشتياق به خدا نيز در انسان ها دليل بر وجود خدا در خارج مى
باشد.
پل ادواردز، يكى از پيروان اين برهان، نقل مى كند كه: «اشتياق به خدا،
هرسان خدايى كه باشد، دلالت بر گرسنگى خاصى كه در سرشت هر يك از ما سرشته
است، دارد. گرسنگى و شوق شديد نسبت به چيزى بزرگ تر از
خودمان.»(213)
مقدمات اين برهان به صورت زير تنظيم مى شود:
1ـ انسان ها به طور فطرى، اشتياق به خدا دارند.
2ـ هر اشتياقِ فطرى در انسان، متعلق خاص خود را در خارج دارد.
نتيجه: متعلق اشتياق فطرى انسان به خدا در خارج وجود دارد و اين متعلق
همان خداوند است.
بر اين برهان اشكال هايى وارد شده است: