گرايش ها و انگيزه هاى فطرى و اصيل آدمى را علاوه بر روش تجربى يا تاريخى با روش تعقلى نيز مى توان اثبات كرد. برخى از مقدمات اين روش براساس شهود درونى و علم حضورى است; در اين خصوص سه بيان وجود دارد: 1ـ اثبات اصالت عموم گرايش هاى انسانى2ـ اثبات اصالت خصوص گرايش به خدا و حس پرستش3ـ اثبات فطرى بودن دين (به معنايى كه خواهد آمد)
بيان اول: اثبات اصالت عموم گرايش هاى انسانى
اين بيان مشتمل بر دو مقدمه است:1ـ انسان در مرتبهى ذات خويش بالا رفته، درجهى وجودى و كمال(73)ذات خويش را طالب است و اين حقيقتى است كه هر كس در درون خويش با علم حضورى احساس مى كند. اگر انسان غريزهى صيانت از نفس و حب بقا نمى داشت، خود را از خطرها مصون نگه نمى داشت و اگر انگيزهى كمال جويى نبود، هرگز در جهت رشد و ترقى گام بر نمى داشت.2ـ علم، قدرت ـ در همهى ابعاد آن ـ فضيلت و نظاير آن ها، كمالات نفس و قواى نفس هستند و شدت وجودى نفس و قواى آن به امور مذكور وابسته است. اين مقدمه، بديهى و بى نياز از اثبات است.نتيجه: انسان در خميرمايهى وجود خويش، اصالتاً و فطرتاً داراى انگيزه ها و گرايش هاى علم دوستى، فضيلت خواهى، قدرت طلبى و نظاير اين كمالات وجودى است.