مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبارت، هر صفتى است كه شخص در زمانى بدان متصف بوده است. در واقع، حال در اين‏جا همان صفت است. در ادبيات عرب، «حال» نقشى را در كلام ايفا مى‏كند كه جنبه فرعى و ثانوى دارد و از اين رو، كلام بدون آن، تام و كامل است و در عين حال، نكته‏اى افزون از آن‏چه مخاطب در طلب فهم آن بوده، به او افاده مى‏كند كه براى او سودمند و كارآمد است. از اين رو، به آن «زيادة الحال» گفته مى‏شود؛ اما نزد صوفيه، مكاشفه حال آن است كه عارف با مشاهده حالى از احوال شخص، به تأويل آن پى ببرد. پس اگر سالك، شخصى را در حالتى خاص مشاهده كرد و از آن حال به حقيقتى كه تأويل آن است منتقل‏شد، داراى مكاشفه حال خواهد بود. از طريق مكاشفه حال، سالك به مقام و منزلت شخص نزد خداوند پى مى‏برد.(1) ج) مكاشفه وجد: مكاشفه وجد، همان تحقيق اشاره است كه مقصود از آن، اشاره مجلس مى‏باشد. مجالس حق بر دو گونه است: يك نوع مجلس به گونه‏اى است كه در آن، شخص فقط به صورت تنها و منفرد حضور مى‏يابد و ديگران نمى‏توانند با او در آن شركت جويند. در اين مجلس، كه خلوت خاص بنده با خداوند است، اشاره وجود ندارد.

نوع دوم آن است كه ديگران نيز با شخص مشاركت مى‏جويند و آن هنگامى است كه خداوند به صورتى بر شخص تجلى مى‏كند كه حضور ديگران را نيز ممكن مى‏سازد. در چنين مجلسى، اشاره تحقق مى‏پذيرد؛ زيرا كسانى كه در يك مجلس گرد آمده‏اند، هركدام حالى خاص و ارتباطى ويژه با خداوند دارند كه ديگران تاب تحمل آن را نداشته، چه بسا منكر آن شوند و صاحب آن حال را كافر شمارند. از اين رو، در چنين مجلسى افهام الهى به گونه اشاره صورت مى‏گيرد، نه با صراحت، تا هر كس به ميزان ظرفيت علمى خود، از آن نكته يا نكته‏هايى را دريابد. در اين موارد، كلمه نزد خداوند يكى است و با نظر به اهل مجلس، متكثر و متعدد مى‏شود و هر كدام از آنان با رضايت و خشنودى، مجلس را ترك مى‏گويد و مى‏پندارد كه او مشمول لطف خاص خداوند بوده، حضرت حق به او توجهى ويژه داشته است. البته در اين ميان، بندگان خاصى نيز هستند كه داراى ظرفيت بالايى بوده، در چنين مجالسى همه اشارات مربوط به همه افراد اهل مجلس را

1. همان، ص 497 و 498.

/ 291