مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
از ديگر موارد اين نوع كشف، كه در قرآن كريم به آن اشاره شده است، ماجراى حضرت يعقوب است كه بوى يوسف را استشمام كرد: (إِنّى لأَجد ريح يوسف لولا أَن تفنّدون)؛ اگر مرا به كمخردى نسبت ندهيد، بوى يوسف را مىشنوم.(1) چهارم: لمس كردن؛ اين نوع كشف، به سبب اتصال ميان دو نور يا ميان دو جسد مثالى تحقق مىيابد. در روايتى آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «رأَيت ربّي - تبارك و تعالى - ليلة المعراج في أَحسن صورة. فقال بم يختصم الملأ الأَعلى يا محمد؟ قلت: أَنت أَعلم، أَى ربّ! مرتين. قال: فوضع الله كفّه بين كتفي، فوجدت بردها بين ثدييّ، فعلمت ما في السموات وما في الأَرض، ثم تلاهذه الآيه: (وكذلك نرى إِبراهيم ملكوت السموات والأَرض وليكون من الموقنين)؛ پروردگارم را در شب معراج در نيكوترين صورت ديدم. به من فرمود: اى محمد! ملأ اعلى در چه با هم خصومت و اختلاف مىكنند؟(2) گفتم: پروردگارا! تو داناترى (و اين سخن دوبار گفته شد). آنگاه خداوند كف خود را ميان دو كتف من نهاد، به گونهاى كه سردى آن را در ميان سينه خود حس كردم. و پس از آن، آنچه را در آسمانها و زمين است، دانستم. آنگاه پيامبر اين آيه را تلاوت كرد: و اين گونه به ابراهيم، ملكوت آسمانها و زمين را مىنمايانيم».(3) پنجم: چشيدن؛ مثل آنكه سالك، انواع گوناگون طعامها را در عالم برزخ مشاهده مىكند و آنگاه كه از آنها خورد و چشيد، بر معانى غيبى آگاهى مىيابد. در روايتى از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود: «رأيت أَنّى أَشرب اللبن حتى خرج الريّ من أَظافيري؛ در رؤيا ديدم كه شير مىنوشم تا آنجا كه از سر انگشتانم بيرون مىزد» و آن حضرت آن را به علم، تأويل برد.(4)