مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
گفتنى است انواع ياد شده ممكن است با هم جمع شوند و در يك مكاشفه، دو يا چند حس برزخى نقش داشته باشند؛ چنان كه گاهى تنها يكى از آنها فعال است. مكاشفات صورى از قبيل تجليات اسمايى است، رؤيت و مشاهده از تجليات اسم بصير، شنيدن از تجليات اسم سميع است و به همين ترتيب. هر يك از اين مكاشفات، تحت ربوبيت يكىاز اسماى الهى است و همگى از شؤون اسم عليمند.(1) اقسام كشف صورى به لحاظ متعلق ادراك: كشف صورى گاهى مربوط به حوادث دنيوى است و گاهى مربوط به امور اخروى. به ديگر سخن، حقيقتى كه در كشف صورى، سالك از آن با خبر مىشود، گاهى مربوط به حوادث و رويدادهاى اين جهانى است (مانند اطلاع يافتن از آمدن مسافرى يا ولادت فرزندى يا مردن كسى) و گاهى مربوط به حقايق اخروى است.قسم نخست را مكاشفات رهبانى مىنامند؛ زيرا اين نوع مكاشفه از طريق رياضت و مجاهدت براى هر كس از هر دين و مذهبى قابل دستيابى است. مكاشفات رهبانى ازآنجا كه مربوط به امور دنيوى است، مورد توجه اهل سلوك نيست؛ زيرا ايشان همّخويش را در راه دستيابى به امور و احوال اخروى به كار مىبرند و حصول مكاشفات رهبانى را از قبيل مكر و استدراج مىشمارند كه اگر سالك بدان توجه كند و ازآن نگذرد، مانع ارتقا به مقامات بالاتر مىگردد؛ و اما سالكانى كه به فناى در حق و بقاى به حق توجه دارند، حتى به مكاشفات اخروى نيز توجه نمىكنند و آن را مانع راه مىدانند. هر چند عارف محقق، كه به خداوند و مراتب گوناگون ظهور او در دنيا و آخرت آگاه است، همواره با خدا است، جز او نمىبيند و همه را تجليات خدا مىشمارد و هركدام را در جايگاه مناسب خويش مىنهد. براى او حتى كشف رهبانى نيز مانع راه و سد طريق نيست.در هر حال، در بيان كلى، قسم دوم كشف صورى، كه مربوط به امور حقيقى اخروى و حقايق روحانى (از قبيل ارواح عالى و فرشتگان آسمانى و زمينى) است، مطلوب و معتبر است و از قسم نخست برتر و دستيابىبدان دشوارتر است.(2) 1و2. داود قيصرى، شرح فصوص الحكم، ص 108.