p. 1.2. I id.pp. 1-2.3. I id.pp. 2-3.4. از جمله اين كه:1. ملاك ايمان در دين عقلانى، صرف مجاب شدن به واسطه مفاهيم است؛ 2. وجود نظام عقلانى در يك دين، نه تنها دليل ضعف آن نيست، بلكه نشانه رشد و تكامل آن دين است، البته در صورتى كه موجب نهان شدن و خفته و خفه گشتن باطن غيرعقلانى آن نشود؛ 3. از جمله عوامل مهم رواج دين عقلانى (يا نگرش عقلانى به دين) سنّت تعليم دينى و الاهيات و حتى متن و محتواى متون مقدس اديانى چون مسيحيت است؛ 4. اينكه برخى ملاك تمايز ميان دين عقلانى و دين غيرعقلانى را انكار و قبول معجزه دانستهاند، مردود است؛ 5.تمايز ميان دين عقلانى و غيرعقلانى، يا عقلگرايى و عدم عقلگرايى بر اساس تفاوت كيفى ملكات و محتواى حالات زندگى دينى مشخص مىگردد و اين كه آيا در اعتقاد به خداوند، امور عقلانى بر امور غير عقلانى غلبه دارد يا نه؛ 6. تمايل به عقلانيت موجب گشته است كه در مطالعات دينشناسى، هنگام بررسى دين انسانهاى ابتدايى، دانشمندان همواره به بررسى مفاهيم، تصورات، عقايد و باورهاى آنان از امور بپردازند و از ساحت كاملاً خالص احوال و تجارب دينى انسانها چشم بردارند.5.ational.6. thinking.7. non ational.