مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حديث قرب نوافل و فرايض و تمسك مكرر عرفا و از جمله، ابن‏عربى بدان، بى‏نياز از شرح است؛ ثالثاً:

خداوند فقط شارع احكام نيست، بلكه محبوب و معشوق است.

از اين‏جا دانسته مى‏شود كه عرفا و از جمله، ابن‏عربى، هم در تعيين راه سعادت و هم در تشخيص مصداق سعادت، تفسيرى متفاوت از تفسير منكران عرفان عرضه مى‏دارند و در اين تفسير است كه مى‏توان گفت: كه تجربه دينى، هدف و غرض اصلى دين و به‏تعبير امروزى، گوهر دين است.

حاصل آن‏كه بر اساس اصطلاحات ابن‏عربى، سالك بايد از شريعت عبور و از نردبان احوال و مقامات صعود نمايد و به ولايت راه يابد. از نظر او ولايت، باطن دين است و شريعت پوسته آن به شمار مى‏رود. آنان كه همه تلاش خود را مصروف عمل به احكام فقهى كرده‏اند و در وادى طريقت گام ننهاده‏اند و به حقيقت (مقام ولايت) نرسيده‏اند، ازگوهر دين بى‏نصيب و از رسيدن به كمال انسانى بى بهره‏اند.(1) در اينجا است كه رويارويى ابن‏عربى و به‏طور كلى، عارفان با كسانى كه دين را با فقه يكى دانسته‏اند، آغاز مى‏گردد. كسانى بوده‏اند كه فقه و عمل به آداب ظاهرى دين را همه دين دانسته‏اند و به يك معنا دين را به قوانين رفتار تحويل برده‏اند. در تصوير و تصور ايشان عبادات صورتى خشك و بى‏روح و فاقد محتوا داشته، تدين منحصر است به التزام ظاهرى به گونه‏اى از رفتار. بيش‏ترين مقابله عرفا در فرهنگ اسلامى با اين گروه از انديشمندان بوده است. همين امر موجب گشته است كه فقيهان و عارفان، در دو جبهه مقابل، روياروى يكديگر بايستند و به نفى يكديگر بپردازند، با اين تفاوت كه فقيهان،(2) عارفان را از حوزه دين (كه نزد آنان همان شريعت است) بيرون دانسته، احياناً به كفر آنان فتوا داده‏اند؛ اما عارفان، اينان را كودكانى به شمار آورده‏اند كه بسيارى حقايق را نمى‏دانند و استعداد چشيدن بسيارى احوال و لذايذ را از دست داده‏اند و به اندك چيزى كه فراهم‏آورده‏اند، خرسند گشته‏اند و بالاتر از آن را نمى‏جويند كه آن را انكار مى‏كنند.

همين سخن را عرفا با متكلمان - كه حقيقت دين را اذعان به پاره‏اى گزاره‏هاى كلامى

1. همين نوشتار، ص 196 - 212.

2. البته مقصود از فقها در اين‏جا همه فقيهان نيستند كه بسيارى از عارفان و از جمله، خود ابن‏عربى فقيهى كامل و خبره بوده است، بلكه منظور فقيهانى است كه عرفان و راه ولايت را نفى و انكار و به مرتبه فقاهت قناعت كرده‏اند.

/ 291