مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راه نجات در مسيحيت را وجود عيسى ناصرى، كه كامل‏ترين تجلى خداوند است، مى‏دانند،(1) در حالى كه اتو در اين باره بر رشد عناصر عقلانى در اين دين تأكيد مى‏كند. به‏ديگر سخن، چون الاهيات و مفاهيم اخلاقى در مسيحيت، غنى‏تر از هر دين ديگرى است، اين دين، كامل‏ترين دين به شمار مى‏رود.

3. به نظر نگارنده، فارغ از درستى يا نادرستى ادعاى ياد شده (بعد عقلانى مسيحيت از ديگر اديان كامل‏تر است) رابطه ميان تكامل بعد عقلانى با تكامل دين در مفهوم امر قدسى اتو تصوير روشنى نيافته است و اين پرسش هم‏چنان باقى است كه: اگر حقيقت دين، تجربه مينوى است، تجربه مينوى از نوع احساسات و حالات است و احساسات و عواطف، فارغ از مفاهيم و باورها شكل مى‏گيرند، پس چگونه غناى باورها موجب برترى و تكامل دين مى‏گردد؟ 4. به عقيده اتو عنصر نومينوس در تجربه‏هاى دينى اقوام گذشته، زنده‏تر و فعال‏تر بوده است. آن ترس و هراس كه در تورات وجود دارد، در انجيل مشاهده نمى‏شود. درتاريخ دين، هر چه پيش‏تر آييم، تجلى نومينوس در احوال كم‏تر مى‏گردد و اين امر ملازم است با انضمام عناصر عقلانى به دين، كه به عقيده اتو از زمان حضرت موسى آغازمى‏گردد و در انجيل به كمال مى‏رسد.

پرسش اساسى آن است كه اتو با توجه به مبانى خود بايد اين امر را حاكى از روند روبه‏ضعف جريان دين در طول تاريخ بداند. به ديگر سخن، جريان تاريخى دين، نه تنها تكاملى نيست، بلكه ضد تكاملى است؛ زيرا احوال مينوى در ميان اقوام ابتدايى، بسيار بيش‏تر و زنده‏تر از دوران‏هاى بعدى بوده است و حقيقت دين نزد اتو چيزى نيست جز همين احوال مينوى.

در اين‏جا است كه اتو از پيش‏كسوت خود، شلايرماخر فاصله مى‏گيرد؛ چون او هم‏چنان بر خروج مفاهيم الاهياتى و اخلاقى از حوزه گوهر دين اصرار مى‏ورزيد و

1. روزى استاد لگنهاوزن به نگارنده گفت: «زمانى تحقيق گسترده‏اى كردم درباره اين كه چرا مسيحيان دين خود را بهترين دين مى‏دانند. پس از بررسى كتاب‏هاى آنان دانستم كه همه آن‏ها بر وجود عيسى مسيح تكيه كرده، اعتقاد و ارتباط و باور به او را مهم‏ترين و گاهى تنها امتياز منحصر مسيحيت مى‏شمارند و نجات را وابسته به آن مى‏دانند.» به ديگر سخن، در همه اديان، واسطه ميان خلق و حق، نبى و فرستاده خدا است؛ ولى در مسيحيت، مسيح خود خدا است. به همين علت، مسيحيان، مسيح را نبى نمى‏دانند.

/ 291