مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و انتظام بخشيدن به پديدارهاى دينى مىپردازد. اين نوع تحقيق، تنها در صورتى مىتواند به طور كامل سامان يابد كه پديدارشناس با تجليات متعدد و متنوع حقيقت دينى، در طول تاريخ و در فرهنگهاى مختلف آشنا باشد. اين امر، ضرورت مطالعه تطبيقى اديان را در چنين پژوهشى روشن مىسازد، تا آنجا كه پديدارشناسان متعددى، پديدارشناسى دينشان را صرفاً برابر با دين پژوهى تطبيقى دانستهاند.2. رهيافت تجربى: مقصود از رهيافت تجربى، تحقيق بدون پيشفرض(1) است. بليكر، الياده و بسيارى از پديدارشناسان دين برآنند كه در پژوهشهاى دين شناسانه خود، استنباطها و احكام پيشين خود را در كار نمىآورند. در رهيافت تجربى، كار تحقيق با گردآورى اسناد و شواهد دينى آغاز مىگردد و سپس با كشف رمز پديدارهاى دينى به مدد توصيف آنچه صرفاً دادههاى تجربى آشكار مىسازد، ادامه مىيابد.پديدار شناسان معمولاً مدعى هستند كه كشف ايشان از نوعشناسى ماهوى و ساختارهاى عام، مبتنى بر تعميمهاى تجربى و استقرايى است.پديدارشناس از اين جهت رهيافتى تجربى را در پيش مىگيرد كه مبناى صدق يك حكم را توصيف صحيح پديدارها مىداند، نه پيش فرضهايى كه حكم مورد نظر را نتيجه دادهاند. پديدار شناس براى دست يافتن به توصيف صحيح، بايد اين دل مشغولى را كنار نهد كه ابتدا فرضياتى كرده و سپس اصطلاحات مستعمل خويش را به گونهاى تعريف كند كه توصيفش از امور، موافق با اين فرضيات و نتايج حاصل از آنها باشد.3. رهيافت تاريخى: رهيافت پديدارشناس دين، نه تنها بايد با پژوهشهاى تاريخى هميارى داشته باشد و با استفاده از آنها استكمال يابد، بلكه پديدارشناسى دين، عميقاً تاريخى هم هست. دادههاى دينى همگى تاريخىاند. هيچ پديدارى را نمىتوان بيرون از تاريخش فهميد. پديدارشناس بايد از زمينههاى خاص تاريخى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى، كه پديدارهاى دينى در درون آنها ظاهر مىگردند، آگاه باشد. از اين رواست كه يك پديدارشناس دين لزوماً بايد مورّخ دين نيز باشد.4. رهيافت توصيفى: يك پديدارشناس موظف است كه در حوزه تحقيق خود، تنها