مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مقولهاى كه چنين شاكلهبندى شده باشد، يك مفهوم است. اين مفاهيم ذاتاً منفى هستند. در نتيجه، ويژگىهاى خاصى (زمانى بودن، امكان خاص و مانند آن) را از واقعيت نفىمىكنند. در مورد عقل عملى، احساس حقيقت نمىتواند بهطور كامل مفهومپردازى شود؛ اما عقل عملى، مفهوم واقعيت را به عنوان حكومت هدف و غايت، از اصل ارزش و اعتبار شخص، كه تصور وظيفه را در بردارد، به دست مىآورد. اين مفهوم نيز احتمالاً منفى است.داورىهاى منفى كه از خلال اطلاق مفاهيم عقل نظرى و عملى بر واقعيت بهدستمىآيند، بايد با انضمام معرفت مثبت - كه از خلال احساسها يا دريافتهايى كه نمىتوانند با وضوح كافى بيان شوند - تكميل شوند. اين احساسها يا دريافتها به نظر مىرسند كه چند ويژگى را هم زمان دارا باشند:اوّلاً، احساس در معناى متعارف آن هستند؛ ثانياً، توانايى انجام داورىهايى هستند بر طبق معيارهايى كه خودشان نمىتوانند تنسيق و تنطيم شوند؛ و ثالثاً، دريافت مستقيم از يك موجود عينى اند.(1)