معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اثبات كــرده، اگر بخواهــد در زمان‏هاى بعد آن را محــو مى‏كند و كتاب ديگرى اثبات مى‏نمايد، پس خداى سبحان لايزال كتابــى را اثبات و كتاب ديگــرى را محو مى‏سازد.
بنابراين اگر ما نوشته‏هاى كتاب را عبارت بدانيم از آيت و معجزه، و نشان‏دهنده اسماء و صفات خداوندى، و در نظر بگيريم كه وجود هر چيزى آيت خداست، در اين صورت صحيح است بگوييم خداوند لايزال و همواره و در هر آن مشغول محو آيتى و اثبات آيتى ديگر است. پس اين كه فرمود: « يَمْحُو اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ !» معنايش اين مى‏شود: براى هر وقتى كتاب مخصوصى است، پس كتاب‏ها به اختلاف اوقات مختلف مى‏شوند، و چون خداى سبحان در كتابى كه بخواهد تصرف نموده، آن را محو مى‏كند، كتاب ديگرى به جايش اثبات مى‏نمايد، پس اختلاف كتاب‏ها به اختلاف اوقات ناشى از  اختلاف تصرفات الهى است، نه اين كه از ناحيه خود آن‏ها باشد، كه هر وقتى كتابى داشته باشد، كه به هيچ‏وجه قابل تغيير نباشد، بلكه خداى سبحان است كه آن را تغيير داده، كتاب ديگرى به جايش اثبات مى‏نمايد.
و اين كه فرمود: « وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْكِتبِ!» معنايش اين است كه نزد خدا اصل كتاب و ريشه آن وجود دارد، چون كلمه «اُمُّ» به معناى اصل هر چيز است كه از آن نـاشى گـشته و بـدان بـاز مـى‏گـردد.
اين جمله توهمى را كه ممكن است به ذهن كسى برسد دفع نموده، حقيقت امر را بيان مى‏كند، چه، اختلاف حال كتاب، و محو و اثبات آن، و دگرگون شدن احكام نوشته در آن و قضاء رانده شده در آن، چه بسا آدمى را به اين توهم وا دارد كه: قضايا و امور عالم نزد خداى سبحان هم وضع ثابتى نداشته، حكم او هم تابع علل  و عوامل خارجى است، عينا مانند احكام ما آدميان، و صاحبان شعور است، و يا بـه تـوهم بـيندازد كه اصـلاً احـكام الـهى جـزافى و كـدره‏اى است، و نه خودش به حسب ذات تـعين دارد، و نه چيزى از خارج در تعين آن اثر مى‏كند.
هم‏چنان كه چه بسا صاحبان عقل بسيط و ساده‏لوحان توهم كرده‏اند كه خدايى كه مَلِك مطلق است، سلطنتش مطلق، و هر چه بخواهد مى‏كند، و با آزادى مطلق و بدون رعايت هيچ قيد و شرطى، و هيچ طريقه و نظامى، هر عملى كه بخواهد انجام مى‏دهد، و با اين حال ديگر نمى‏توان صورتى ثابت و نظامى معين براى افعال و قضاياى او تصور نمود. چنان كه فرمود: « ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ - گفتار نزد من دگرگونه نمى‏شود!» (29 / ق) و نيز فرمود: « وَ كُلُّ شَىْ‏ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ - و هر چيز نزد او به مقدار است!» (8 / رعد) چون جاى چنين توهمى بوده در جمله مورد بحث اين توهم را دفع نموده، و فرمود: « وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْكِتبِ!» يعنى اصل و ريشه عموم كتاب‏ها، و آن امر ثابتى كه اين كتاب‏هاى دستخوش محو و اثبات بدان بازگشت مى‏كنند همانا نزد اوست، و آن اصـل مـانـند ايـن شـاخــه‏هــا دسـتخــوش مـحو و اثـبات نـمى‏شود.
پس خلاصه مضمون آيه اين مى‏شود كه خداى سبحان در هر وقتى و مدتى كتاب و حكم و قضايى دارد، و از اين نوشته‏ها هر كدام را بخواهد محو، و هر كدام را بخواهد اثبات مى‏كند، يعنى قضايى كه براى مدتى رانده تغيير مى‏دهد، و در وقت ديگر به جاى آن، قضاى ديگرى مى‏راند، و لكن در عين حال براى هميشه قضايى لا يتغير و غير قابل محو و اثبات هم دارد، و اين قضاء لا يتغير اصلى است كه همه قضاهاى ديگر از آن منشأ مى‏گيرند، و محو و اثبات آن‏ها نيز برحسب اقتضاى آن قضاست.(1)

/ 118