قوم الاودراست نمود كجيها راداوى العمدمداوا و معالجه نمود دردها رانقى الثوبپاكيزه لباسمتشعبةشعبه شعبه شده (متفرق)مهتدىهدايت خواهكففتبازداشتمتداككتمازدحام كرديدابتهجشاد شدهدجبا ضعف و لرزش راه رفتتحاملخود را وادار بحركت كردحسرتگشوده و نمايان شدكعابزنان جوان كه تازه پستان آنها ظاهر شده است
خطبه 228
سدادراستى و درستىملكةبندگى و بردگىينجحبه نتيجه و هدف مىرسدتنالگرفته مىشود، بدست مىآيدرغائبچيزهاى مورد رغبتهادئةساكت و آرامناكسبر عكس رونده (رو بضعف و سستى)خالسرباينده، و از بين برندهطياتجمع طية: مقصد، منزل سفرقرنحريف ميدان جنگ