خطبه 96 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

واژه های نهج البلاغه - نسخه متنی

عمران علیزاده‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ظهر الحنية

پشت كمان كه منحنى و كج ميباشد

مقوم

كسى كه چيز كج را راست ميكند، و قيمت گذار

اعضل

مشكل شده است

مقوم

راست شده

بكم

لالها جمع ابكم

عمى

كورها جمع اعمى

اخال

گمان و خيال ميكنم

القطه

آنرا مى‏چينم لقط: چيزى را از زمين برداشتن

سمت

طريقه، راه و رسم

لبدوا

ايستادند

شعث

ژوليده و پريشان جمع اشعث

غبر

گردآلود و پريده‏رنگ جمع اغبر از ماده غبار

باتوا

شب را صبح كردند از بيتوته

يراوحون

مبادله و راحت مى‏كردند. گاهى پيشانى و گاهى رخ بزمين مى‏گذاشتند

جمر

اخگر

ركب

زانوها جمع ركبة

معزى

بز

هملت

بشدت اشك ريخت

تبل

تر مى‏شود

جيوب

جمع جيب: يقه لباس

مادوا

باضطراب و لرزش مى‏افتادند

خطبه 96

استحلوا

حلال شمردند

عقد

گره و پيمان

حلوا

گشودند

مدر

كلوخ (خانه گلين)

وبر

پشم و مو (چادر)

نبا

نا امن شد، غير قابل سكونت شد

رعى

چراندن حيوان، اداره كردن شهر و جامعه

/ 197