خطبه 111 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

واژه های نهج البلاغه - نسخه متنی

عمران علیزاده‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رمام

جمع رمة: پوسيده و كهنه شده

موفور

فراوان و ثروتمند

منكوب

مصيبت‏زده و بلاء ديده از نكبت

محروب

جنگ زده، كسى كه مالش از دست رفته است

فوادح

جمع فادحة: بلاى سنگين و كمرشكن

قوارع

جمع قارعة: بلاى كوبنده

اوهق

به كمند افكند و بست

ضعضع

ذليل و خاضع شد

عفر

رو بخاك ماليد

مناخر

جمع منخر، طرف بالاى بينى

مناسم

جمع منسم: نوك سم حيوانات

دان

تسليم و مطيع شد

اخلد

تكيه و اعتماد كرد

اجداث

قبرها جدث: قبر

صفيح

رويه هر چيز عريض و روى زمين

اجنان

جمع جنن: پوشش و قبر

رفات

استخوانهاى پوسيده و خرد شده

مندبة

مجلس مصيبت و عزا

جيدوا

باران ببينند، بايشان باران ببارد

حفاة

پا برهنه‏ها، عراة: عريانها جمع عارى

خطبه 111

قلعة

محل كنده شدن، جاى بى‏ثبات

نجعة

محل آب و علف، جاى اقامت

يضن

بخل ميكند

زهيد

چيز حقير و بى‏رغبت‏

/ 197