خطبه 102 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ثاوىكسى كه در محلى منزل و اقامت گزيده استتفجعبناله مىآيد و دردمند ميكندمترفكسى كه نعمت مال و مقام او را مغرور كردهجلدتوان و زيركىجائركسى كه از راه حق عدول كردهونىسستى و تنبلى نمودنومةخوابآلودسرىراه رفتن در شب تاريكمساييحاز ماده سياحت: گردش كنندگان جهت سخن چينىيكفأوارونه مىشود، برو افكنده مىشودخاملگمنام، خاموشنوهپخش كرد، شهرت دادخطبه 102
يحسرخسته مىشود، حسير: شخص خستهيقفمىايستدكسيركسى كه اعضايش شكسته استاستدارتبگردش افتادرحالآسياباستوثقتوثوق و اطمينان نمودقيادرهبرىابقرنحتما خواهم شكافتخاصرةپهلو، ميان شكم و پشتخطبه 103
شيمةخلق و خوىمستمطركسى كه از او درخواست باران مىشود