خبأپنهان نموده استطفقتشروع كردهاىهجرشهرى است در يمنمسددمعلم تيراندازىثلمرخنه و نقصحنصدا نمود، اظهار محبت كرداربع على ظلعكدر حد و اندازه خود بايستذرعقدر و اندازه، در اصل بمعنى گشايش دو دست و بازوان انسان استذهاب فى التيهبسيار رونده در حيرت و سرگردانى