جايگاه عدى بعد از رحلت پيامبر
ابن اثير مى نويسد: عدى پس از رحلت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به همراه آوردن زكات و صدقات قوم خود، بر ابى بكر خليفه اول وارد شد. او پس از ارتداد اعراب هم چنان بر دين حنيف اسلام باقى ماند و قوم او نيز به تبع وى تا آخر مسلمان ماندند و به ارتداد و كفر مجدد نيالودند.
عدى مردى كريم و سخاوتمند بود، او حتى نزد قبايل و اقوام ديگر نيز از منزلت و جايگاهى رفيع برخوردار بود. نقل است كه وى سخن گويى حاضر جواب و ناطقى توانمند بوده است.
وى از عامر شعبى روايت مى كند كه مى گفت: با فرا رسيدن دوران خلافت عمر، روزى عدى بن حاتم بر وى واردشد اما مورد بى مهرى و كم توجهى خليفه قرار گرفت، عدى خطاب به عمر گفت: يا اميرالمؤمنين مرا نمى شناسى؟ عمر گفت: چرا، اتفاقاً تو را خوب مى شناسم، زيرا خداوند متعال تو را به بهترين نوع مفتخر نموده، آرى تو را خوب مى شناسم، تو همانى كه مسلمان شدى و مردم هنوز كافر بودند، تو حق را شناختى و مردم آن را انكار كردند، تو به عهد خود در مسلمانى پاى بند ماندى و ديگران غدر كردند و پيمان شكستند. تو به يارى اسلام شتافتى و ديگران به دين خدا پشت كردند، عدى گفت: بس است يا اميرالمؤمنين بس است.
همو در ادامه مى نويسد: عدى در فتح عراق، جنگ قادسيه، نبرد مهران و در روز جسر، و موارد ديگر، ابو عبيده جراح - فرمانده سپاهيان اسلام - را همراهى مى كرد. و او نيز در بسيارى از جنگ ها و فتوحات خالد بن وليد در شام نيز حضور فعال داشته است. او عاقبت در شهر كوفه رحل اقامت افكند و ماندگار شد. [ ر. ك: اسد الغابه، ج 3، ص 393. ]