اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 2

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


عدى و مخالفت صريح با عثمان


از آن جا كه كجروى ها و بدعت هاى عثمان به اوج خود رسيد و تذكرات و نصايح مشفقانه اصحاب و ياران رسول خدا صلى الله عليه و آله در او تأثير نگذاشت بلكه او هم چنان بر خودسرى هاى خود پا مى فشرد و مشفقان و ناصحان را تحت فشار قرار مى داد، لذا عدى هم در جمع مخالفان عثمان درآمد و براى عزل عثمان و از پاى درآوردن او تمام تلاش خود را به كار برد، و در حصر خانه عثمان با ديگر اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و سران شورشى همراهى كرد.

نصر بن مزاحم مى گويد: مردى در جنگ صفين به عدى گفت: اى ابا طريف، آيا روز محاصره عثمان در خانه اش، تو نگفتى به خدا سوگند در اين موضوع "هلاكت عثمان" بزغاله يك ساله هم باد رها نمى كند؟ [ اين يك ضرب المثل است يعنى با كشته شدن عثمان، هيچ گونه اتفاق و يا انتقامى صورت نمى گيرد. ] اينك مى بينى چه پيامدهايى داشت؟ "زيرا در جنگ جمل يك چشم عدى از بين رفت و در اين جنگ پسرانش شهيد شدند" عدى گفت: همانا به خدا سوگند كه هم بزغاله يك ساله و هم بز بزرگ و پيشاهنگ در كشته شدن عثمان، باد رها كردند. [ وقعة صفين، ص 360؛ اسد الغابه، ج 3، ص 394. ]

اخلاص و ارادت عدى به امير مؤمنان


عدى ياورى مخلص و شيعه اى راستين براى اميرمؤمنان عليه السلام بود، او با حماسه هايى كه در ميدان هاى نبرد جمل، صفين و نهروان، از خود به ظهور رسانده و نيز با اشعارى كه سروده و ملاقاتى كه با معاويه داشته اعتقاد به ولايت و ايمان به حقانيت حضرت على عليه السلام و خاندان پيامبرصلى الله عليه و آله را به خوبى نمايان ساخت و تا هنگام وفاتش دست از ارادت و ايمان به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله برنداشت.

كشى در رجال خود از فضل بن شاذان روايت مى كند كه: عدى بن حاتم چون ابو الهيثم و ابو ايوب انصارى و خزيمة بن ثابت و جابر بن عبداللَّه و... از پيشگامان رجعت به دامن ولايت اميرالمؤمنين على عليه السلام است. [ رجال كشى، ص 38، ح 78. ]

ابن مزاحم نقل مى كند در يكى از روزهاى سخت صفين كه شدت جنگ بالا گرفته بود، عدى به جست و جوى اميرالمؤمنين عليه السلام پرداخت، اين در حالى بود كه فقط از روى كشته ها يا پاها و دست هاى قلم شده مى گذشت، سرانجام على عليه السلام را كنار پرچم قبيله بكر بن وائل يافت، عرضه داشت: 'يا اميرالمؤمنين، ألا نقوم حتى "نقاتل الى أن" نموت؟ اى امير مؤمنان، آيا برنمى خيزيم كه تا پاى مرگ و كشته شدن جنگ كنيم؟'

حضرت به او فرمود: نزديك بيا، عدى نزديك شد به طورى كه گوش خود را كنار گونه حضرت قرار داد، امام عليه السلام فرمود: 'ويحك إن عامة من معى يعصينى، و إنّ معاويه فيمن يطيعه و لا يعصيه؛ واى عجبا، عموم آنان كه امروز با من هستند، از فرمان من سرپيچى مى كنند، و معاويه ميان كسانى است كه او را اطاعت نموده و نافرمانى نمى كنند.' [ وقعة صفين، ص 379؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 8، ص 77 عبارت داخل پرانتز از شرح ابن ابى الحديد است. ]

از اين نقل تاريخى به خوبى استفاده مى شود كه عدى بن حاتم از مقربان و اصحاب خيلى نزديك و خصوصى حضرت بوده كه امام مطلبى كه نمى خواسته فاش شود با او محرمانه در ميان گذاشته است.

عدى در اثبات ايمان و اعتقاد خود به اميرالمؤمنين عليه السلام نه تنها خود در جنگ هاى جمل و صفين و نهروان فداكارى كرد بلكه فرزندان رشيد خود را در اين راه فدا نمود كه شرح آن در پى خواهد آمد.

/ 343