اشعار عدى در صفين
عدى بن حاتم، به رسم جنگ هاى آن عصر اعراب در قالب شعر فضايل و افتخارات گذشته ونقاط قوت و اقتدا خود را به رخ دشمن مى كشيد و با تكيه بر نقاط ضعف و سوابق شرم آور دشمن آنان را مفتضح مى نمود و اشعارى در موارد گوناگون از شخصيت ممتاز اميرمؤمنان و يا سوابق سوء معاويه و سپاهش مى سرود و مراتب اخلاص و ارادت خود را به امام خويش آشكار مى كرد. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 8، ص 51. ]
حملات بى امان عدى
در يكى از روزهاى سخت صفين كه تنور جنگ داغ شده بود و دو سپاه مدت دو ماه تمام بود كه بر يكديگر هجوم مى بردند و قرارگاه هاى يكديگر را مورد حمله و تاخت و تاز قرار مى دادند، در چنين موقعيتى عمرو عاص به عبدالرحمان بن خالد گفت: اى پسر شمشير خدا، حمله كن. عبدالرحمن رايت خودرا پيش راند و ياران خود را جلو آورد، در اين حال امام عليه السلام به مالك اشتر فرمود: آيا مى بينى رايت معاويه تا كجا پيش آمده است؟ به دشمن حمله كن و آنان را زمين گير ساز، مالك اشتر، رايت امام على عليه السلام را به دست گرفت و به مصاف سپاه شام رفت و رجز خواند و آنان را برگرداند. اما 'همام بن قبيصه طائى' كه فرمانده سپاه قبيله قيس دمشق از سپاه معاويه بود، به مقابل مالك آمد و به او و قبيله مذحج حمله كرد، عدى بن حاتم طائى بلافاصله به يارى مالك اشتر شتافت و نيروهاى او را در مقابل نيروهاى همام تقويت نمود و جنگ بسيار سختى به راه انداخت. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 2، ص223. ]