اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 2

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


آخرين سخن هاشم


هاشم در آخرين روزى كه به سپاه دشمن يورش برد و در اين حمله به شهادت رسيد، خطاب به ياران امام عليه السلام گفت: اى مردم، من مردى قوى و تنومندم و هرگاه از پاى در آمدم، مبادا افتادن من بر زمين، شما را به بيم و هراس بيفكند؛ زيرا دشمن از كشتن من كمتر از كشتن يك شتر آسوده نمى شود، تا آن كه كشنده شتر از كار آن فارغ شود "كنايه از اين بود كه با كشته شدن من، كار تمام نمى شود و با وجود شما بايد جنگ ادامه پيدا كند".

آن گاه حمله كرد و روى زمين افتاد، در همين حال كه در آستانه شهادت قرار داشت، مردى از كنار او گذشت هاشم فرياد برآورد و به آن مرد گفت:

سلام مرا به اميرالمؤمنين عليه السلام برسان و به او بگو: رحمت و بركات خداوند بر تو يا على، تو را به خدا قسم مى دهم كه شبانه و امشب پيش از آن كه صبح كنى، اجساد شهدا را چنان پشت سر بگذارى كه پاى كشتگان را با دوال و لگام اسب هاى خود بسته باشى؛ زيرا فردا صبح ابتكار عمل و پيروزى از آن كسى است كه اجساد كشته ها را زودتر از ميدان جمع كرده باشد و در برابر ديدگان رزمندگان نباشد تا روحيه آنها سست نشود.

آن مرد، پيام هاشم را به سمع اميرالمؤمنين عليه السلام رساند و حضرت عليه السلام شبانه حركت كرد و شروع به پيش روى نمود، آن چنان كه همه كشتگان را پشت سر نهاد و فردا صبح در جنگ با سپاهيان شام ابتكار عمل و پيروزى از آن او بود و چنان شد كه مرقال پيش بينى كرده بود. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 8، ص 34. ]

امام در كنار پيكر هاشم


على عليه السلام همين كه از حال هاشم باخبر شد بلافاصله خود را به او رساند و ديد كه وى ميان انبوهى از اجساد شهداى قبيله اسلم كه عمدتاً از قاريان قرآن بودند روى زمين افتاده است. حضرت با مشاهده اين منظره حزن انگيز بسيار غمناك شد و چنين فرمود:




  • جزى اللَّه خيراً عُصبةً أسلميّةً
    يزيد و سعدان و بِشرو مَعبدٌ
    و سفيان و ابنان معبدٍ ذى المكارم



  • صِباح الوُجوه صُرِّعُوا حولَ هاشم
    و سفيان و ابنان معبدٍ ذى المكارم
    و سفيان و ابنان معبدٍ ذى المكارم



- خداوند متعال گروه اسلمى را پاداش خير عنايت فرمايد، اين سفيدچهرگان كه گرد هاشم كشته شدند و روى زمين افتادند.

- يزيد و سعدان و بشر و معبد و سفيان و دو فرزند معبد كه همگى اصحاب فضل و ارباب كرم و به مكارم اخلاقى آراسته بودند. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 8، ص 35. ]

وقتى هاشم به شهادت رسيد فرزندش عبداللَّه كه او هم از دوستداران واقعى امير مؤمنان بود، اشعار ومرثيه هايى در فراق پدرش سرود. [ ر. ك: وقعه صفين، ص 348؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 8، ص 29؛ براى اطلاع بيشتر از جريان ديدار او با معاويه ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، ج 8، ص 43 - 32. ]

/ 343