اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 2

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سخنى حكيمانه از عبداللَّه


سخنان او در برابر معاويه و در موارد ديگر حكايت از عمق آگاهى و دانش او دارد، در اين جا به يكى از سخنان ارزشمند و حكيمانه او در باب انتخاب دوست اشاره مى كنيم، باشد كه تلاش كنيم با افرادى كه چنين اوصاف را دارند براى خود دوست يابيم و براى ديگران هم چنين دوستانى باشيم.

عبداللَّه از يكى از دوستانش كه مدتى او را نديده بود، پرسيد: در اين مدت كجا بودى؟ گفت: با يكى از دوستانم در روستاهاى اطراف مدينه بودم.

عبداللَّه گفت: حال كه سخن از دوست شد، اگر ناچارى دوستى انتخاب كنى، بدان كه دوست بايد چنين شرايط و اوصافى داشته باشد:

فعليك بصحبة من إن صحبته زانك و إن تغيّبتَ عنه صانك، و إن احتجت إليه أعانك، و إن رأى منك خلّة سدَّها و او حسنة عدّها، أو وعدك لم يحرمك، و إن كثرت عليه لم يرفضك، و إن سألته أعطاك، و ان أمسكت عنه، إبتداك؛

بر تو باد به گرفتن دوستى كه اگر با او همراه شدى، تو را زينت دهد و اگر از او دور شدى، تو را حفظ كند، و اگر محتاج او شدى، ياريت دهد و اگر از تو كمبود و كسرى ديد، آن را تأمين نمايد يا اگر خوبى ديد به حساب آورد و يا وعده اى به تو داد محرومت نكند و اگر زياد نزد او بروى تو را طرد ننمايد و اگر سؤال كنى به تو عطا كند و اگر امساك كنى، و سؤال نكنى او ابتدا برآورده نمايد. [ بحارالانوار، ج 74، ص 188؛ سفينة البحار، ج 2، ص 126، حرف عبد. ]

وفات عبداللَّه


عبداللَّه در سال 80 هجرى در سال عام الحجاف "سالى كه سيل مهيبى آمد و بسيارى از دام ها و مزارع را از بين برد و عده اى هلاك شدند" از دنيا رفت.

هنگامى كه او از دنيا رفت، جمعيت بسيار زيادى در تشييع و تدفين او حاضر بودند، ابان بن عثمان كه از طرف عبدالملك مروان والى مدينه بود، چنان از مرگ عبداللَّه اندوهگين بود كه از ابتداى تشييع جنازه و غسل و كفن همراه جنازه بود و خود بر او نماز خواند و شخصاً تابوت را روى شانه گرفت تا در بقيع به خاك سپرده شد و در غم فقدان او اشك مى ريخت و هنگام دفن او گفت: 'كنت واللَّه خيراً، لا شرَّ فيك و كنت و اللَّه شريفاً و اصلاً و برّاً؛ اى عبداللَّه، تو خير محض بودى و شرى در تو نبود، به خدا سوگند تو شريف و همواره در ارتباط با بستگان و نيز نيكوكار بودى.' [ اسد الغابه، ج 3، ص 135. ]

/ 343