تاثر ابن عباس از انحراف امت
ابن عباس از جمله كسانى بود كه در غم انحراف امت سخت متأثر بود، سعيد بن جبير در اين باره نقل مى كند: ابن عباس مى گريست و اشك بر گونه هايش جارى بود و مى گفت: 'يوم الخميس و ما يوم الخميس؛ روز پنج شنبه، چه پنج شنبه اى' كه پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى كه در بستر بيمارى آرميده بود، فرمود: 'دوات و كاغذى بياوريد تا نامه اى براى شما بنويسم كه هرگز بعد از آن گمراه نشويد.' ولى بعضى از حاضرين در آن مجلس [ در نقل ديگرى در همين سند آمده كه گوينده آن عمر بن خطاب بوده است. ] گفتند: همانا پيغمبر هذيان مى گويد! سپس شخص ديگرى گفت: يا رسول اللَّه، آيا آنچه خواستيد نياورم؟ فرمود: آيا بعد از اين سخن؟ [ ر. ك: البداية و النهايه، ج 2، ص 200؛ طبقات الكبرى، ج 2، ص 244. ]
ابن عباس و برخورد با ناسزاگويان
پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام با تبليغات مسموم معاويه و كارگزاران فاسدش كار به جايى رسيد كه ناسزاگويى و سبّ به اميرالمؤمنين عليه السلام از سنت هاى پسنديده آن روزگار گرديد. از اين رو هنگامى كه ابن عباس بر جمعيتى گذشت كه درباره على عليه السلام ناسزا مى گفتند و دشنام مى دادند، به كسى كه او را مى برد "چون نابينا بود" گفت: مرا به اين جمع نزديك كن. ابن عباس به آن قوم گفت: كدام يك از شما به خدا سبّ و ناسزا گفتيد؟ همه آنها گفتند: نعوذ باللَّه از اين كه به خدا سبّ بگوييم. گفت: پس كدامتان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را دشنام داد؟ باز گفتند: پناه به خدا مى بريم از اين كه به پيامبر ناسزا بگوييم. گفت: پس چه كسى از شما به على عليه السلام ناسزا گفت؟ گفتند: آرى ما چنين كرده ايم. ابن عباس گفت: خدا را شاهد مى گيرم كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم مى فرمود:
من سبّنى فقد سبّ اللَّه، و من سبّ عليّاً فقد سبّني؛
هر كس مرا ناسزا گويد، خدا را ناسزا گفته و هر كس على را ناسزا گويد، مرا ناسزا گفته است.
پس شما نيز پيامبر و هم خدا را ناسزا گفته ايد. تمامى آن جمع شرمنده شدند و سرها را از خجالت به زير انداختند. [ مروج الذهب، ج 2، ص 435. ]