معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

موجودات را بيرون كشيده است و اين موجودات مادامى موجودند كه خداى‏تعالى دو طرف عدم را هم چنان باز نگه داشته باشد و اما اگر آن‏ها را رها كند كه به هم وصـل شـوند بـاز مـوجودت مـعـدوم مـى‏شـونـد.
در اولين تعقل و دركى كه از اين عالم مى‏كنيم اين معنا را مى‏فهميم كه براى اين عالم مشهود كه از موجودات تأليف شده و هر يك از آن موجودات در حد خود محدود و جداى از غير خود هستند و هيچ يك از موجودات و اجزاى آن‏ها وجودشان از خودشان و قائم به ذات خودشان نيست، چه اگر قائم به ذات خود بودند نه دستخوش دگرگونى مى‏شدند و نه نابود مى‏گشتند، مى‏فهميم پس وجود اين موجودات و هم چنين اجزاى آن‏ها و هر صفتى و آثارى كه جنبه هستى و وجود دارد از ديگرى و مال ديگرى است و اين ديگرى همان كسى است كه ما خدايش مى‏ناميم.
و هموست كه اين عالم و جزء جزء آن را ايجاد كرده و براى هر يك حدى و مميزى از ديگرى قرار داده است، پس بايد او موجودى بدون حد باشد وگرنه خود او هم محتاج به مافوقى است كه او را محدود كرده باشد و نيز مى‏فهميم كه او واحدى است كه كثرت نمى‏پذيرد، چون كسى كه در حد نمى‏گنجد متعدد نمى‏شود و باز مى‏فهميم كه او با اين كه يكتا است تمامى امور را همان طور كه ايجاد كرده تدبير هم مى‏كند، زيرا او مالك وجود آن‏ها و همه امور مربوط به آنهاست و كسى در هيچ چيز شريك او نيست، زيرا او مالك وجود آن‏ها و همه امور مربوط به آنهاست و كسى در هيچ چيز شريك او نيست، زيرا هيچ موجودى غير او مالك خودش و غير خودش نيست، پس او رب هر چيزى است و غير او هيچ ربى نيست، هم چنان كه او ايجاد كننده هر چيزى است و هيچ موجودى غير او نيست.
و اين برهانى است تمام عيار و همه كس فهم، هر انسانى كه به فطرت و وجدان خود بفهمد كه اين عالم مشهود و محسوس حقيقت و واقعيتى است و آن طور كه سوفسطاييان پنداشته‏اند صرف وهم و خيال نيست و با اين برهان توحيدالوهيت و ربوبيت را به آسانى اثبات مى‏كند و به همين جهت قرآن كريم در آيات مورد بحث كه در مقام بحث با بـت‏پرستان است اين برهان را ايراد كرده است.


دليل 2ـ مالكيت، بازگشت و حساب


« وَ تَبارَكَ الَّذى لَهُ مُلْكُ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ الـسّـاعَـةِ وَ اِلَـيْـهِ تُـرْجَــعُـونَ!»
(85 / زخـرف)
هر يك از صفات سه گانه‏اى كه در آيه شريفه آمده، حجتى است مستقل بر يگانگى خدا در ربوبيت، اما مالك بودنش بر همه عالم روشن است و احتياج به استدلال ندارد، چــون بـراى كسـى اثبـات ربوبيت مى‏شود كه مالك باشد تا بتواند ملك خود را تدبير كنـد و امـا كسـى كه مـالـك نيسـت معنـا ندارد مدبـر باشد.
اين كه علم به قيامت را منحصر در خداى‏تعالى كرده براى اين است كه قيامت عبارتست از منزل اقصايى كه تام موجودات به سوى آن در حركتند و چگونه ممكن است كسى مدبر همه عالم باشد ولى از منتهااليه سير مخلوقات خود اطلاعى نداشته بـاشد، پس

/ 132