معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برمى‏آورد و نيز او بصير است، يعنى هر عملى كه خلق انجام دهد مى‏بيند و بر طبق اعمالشان جزايشان مى‏دهد و او كسى است‏كه تمامى كليدهاى خزاين آسمان‏ها و زمين را مالك است، خزينه‏هايى كه خواص و آثار همه موجودات در آن ذخيره مى‏شود و با ظهور آن خواص و آثار تركيب اين نظام عالم محسوس صورت مى‏گيرد و نيز اوست كسى كه رزق روزى خواران را مى‏دهد و به مقتضاى علمش آن را كم و زياد مى‏كند و هـمه ايـن‏ها همـان تـدبير است، پس خدا رب و مدبر امور است.
دليل 8 ـ تدبير و خلق و تقدير عالم
« وَ خَـلَـقَ كُـلَّ شَـىْ‏ءٍ فَقَــدَّرَهُ تَـقْديرا  ! » (2 / فرقان)
خلقت و تقدير از خداى‏سبحان است، چون تقدير ملازم با خلقت است و چون اين دو با هم جمع شدند، ملازم آن‏ها تدبير است، پس تدبير هر چيزى از خداى‏سبحان است، پس بـا ملـك او هيـچ ملكى و با ربوبيّت او هيچ ربوبيّتى نيست.
آيه فوق بيان رجوع تدبير عامه امور به سوى خداى‏تعالى به تنهايى است، هم خلقت آن‏ها و هم تقدير آن‏ها، پس او رب‏العالمين است و هيچ ربى سواى او نيست. خلقت از آنجا كه همواره با اسبابى مقدّم و اسباب ديگرى مقارن صورت مى‏گيرد، لاجرم خلقت مستلزم اين است كه وجود اشياء هر يك به ديگران مرتبط باشد و وجود هر چيز و آثار وجودى‏اش به اندازه و مقدارى باشد كه علل و عوامل متقدم و مقارن آن تقدير مى‏كند، پس حوادث جارى در عالم، طبق اين نظام مشهود مختلط است به خلقت و تابع است علل و عواملى را كه يا قبل از آن حادثه دست در كار بوده و يا مقارن حدوث آن و چون هيچ خالقى به غير خداى‏سبحان نيست، پس براى هيچ امرى مدبرى هم غير او نيست، پس هيچ ربى كه مالك اشياء و مدبر امور آن‏ها باشد بغير خداى‏سبحان وجود ندارد.
همين كه ملك آسمانها و زمين از خدا باشد و او حاكم و متصرف على‏الاطلاق در آن‏ها باشد، خود مستلزم آن است كه خلقت قائم به او باشد، چون اگر قائم به غير او باشد ملك هم از آن غير خواهد بود، قيام خلقت به او مستلزم اين است كه تقدير هم قائم به او باشد، چون تقدير فرع بر خلقت است و قيام تقدير به وجود او مستلزم اين است كه تدبير هم قائم به او باشد، پس ملك و تدبير از آن او به تنهايى است، پس او به تنهايى رب است لاغير.(1)
1-    الميزان ج 23،ص 39 و ج 35 ،ص 206 و  ج 28، ص 174 و ج 31، ص 110 و  ج 39 ص 158، و ج27 و  ص 187 وج 35ص41 و ج 29، ص 254.


/ 132