را تفسير كند، از آن جمله فرموده: « وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ اَئِمَّةً يَهْـدُونَ بِـاَمْـرِنا لَمّا صَبَروُا...!» (24 / سجده) از سوى ديگر همه جا اين هدايت را مقيد به « امر» كرده و با اين قيد مىفهماند كه امامت به معناى مطلق هدايت نيست، بلكه به معناى هدايتى است كه با امر خدا صورت مىگيرد و اين همان امرى است كه فرموده: « اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَيْئا اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحانَ الَّذى بِيَدِه مَلَكُوتُ كُلِّ شَىْءٍ...!» (82 و 83 / يس)
امر الهى كه آيه فوق آن را ملكوت نيز خوانده، وجه ديگرى از خلقت است كه امامان با آن با خداىسبحان مواجه مىشوند، خلقتى است طاهر و مطهر از قيود زمان و مكان و خالى از تغيير و تبديل. امام هدايت كننده است كه با امرى ملكوتى كه در اختيار دارد، هدايت مىكند، قرآن كريم هدايت امام را هدايت به امر خدا يعنى ايجاد هدايت دانسته است.(1)
1- الميـــزان ج 2، ص 100.