ب) شيخ محمد عبده (متولد 1266 ق.) - ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ ای‍ران (ع‍ل‍ل‌، م‍س‍ای‍ل‌ و ن‍ظام‌ س‍ی‍اس‍ی‌) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ ای‍ران (ع‍ل‍ل‌، م‍س‍ای‍ل‌ و ن‍ظام‌ س‍ی‍اس‍ی‌) - نسخه متنی

عباسعلی عمید زنجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ب) شيخ محمد عبده (متولد 1266 ق.)

همفكرى و همدردى صميمانه ى شيخ محمد عبده با سيد، آن دو را به آرمان مشترك و حركت در مسير يك جنبش اصلاحى كشاند، به گونه اى كه او نيز چون سيد از دردها و درمان ها، سخن مى گفت. تنها چيزى كه او را از سيد متمايز مى كرد، توجه ويژه اش به بحران انديشه ى مذهبى مسلمانان بود كه در اثر برخورد با تمدن غربى و مقتضيات جديد جهان اسلام به وجود آمده بود. به نظر وى جهان اسلام آمادگى رويارويى با چنين بحرانى را نداشت. جستوجوى راه حل براى اسلام و مقتضيات زمان، بخش عمده ى فكر عبده را به خود اختصاص داده بود. او نه تعصب خشك قشريون را مى پسنديد و نه افراط كارى در تطبيق اسلام با علم را راه حل صحيح مى دانست، ولى در اين اصل با سيد هم عقيده بود كه اسلام مى تواند به عنوان يك مكتب جامع، به همه ى مشكلات زمان پاسخ گويد.(94)

با وجود اين اشتراك، نتيجه ى كار آن دو از حيث تأثير بر تاريخ بيدارى مسلمانان، متفاوت است. سيد بيش تر مرد پيكار و سخت كوشى بود و عبده مرد انديشه و ميانه روى. سيد آزادى مسلمانان را تنها راه تحرك فكرى آنان مى دانست و عبده بيش تر تربيت اخلاقى و دينى مسلمانان را در سر داشت. سيد دامنه ى كوشش خود را كم و بيش در سراسر جهان اسلامى گسترد، و عبده به طور عمده در اصلاح مصريان كوشيد. با اين حال، شايد بتوان گفت همين تفاوت ها موجب شد حاصل كار آن دو مكمل هم باشد.

از جمله خطوط مشترك اين دو مصلح آن بود كه هر دو بر بازگشت مستقيم به منابع اوّليه ى تفكر دينى (كتاب و سنت)، استدلال عقلى در استنباط احكام شريعت و هماهنگى بين آن ها، مسائل مورد ابتلا و اجتناب از تفرقه تأكيد زيادى مى كردند.

از جمله مشكلاتى كه دامن گير هر دو ـ بهويژه محمد عبده ـ در مسير تلاش براى بيدارى مسلمانان شد مى توان به جمع كردن بين خرافات ستيزى و تفرقه زدايى اشاره كرد، زيرا هر نوع مبارزه با بدعت ها موجب مى شد گروه هايى از مسلمانان مورد حمله قرار گيرند و چنين رفتارى، خود به جدايى دامن مى زد و با سياست تفرقه زدايى ناسازگار بود.

بازگشت شيخ محمد عبده به مصر، پس از شش سال دورى از وطن، در دوران نخست وزيرى رياض پاشا كه با سياست اصلاح طلبى اجتماعى و آموزشى انگليسى ها در مصر نزديكى داشت، از يك سو او را از شرايط مبارزه، بهويژه مصاحبت سيد دور كرد، و از سوى ديگر او را به سازش با وضع موجود، براى دست يابى به يك سلسله اصلاحات اجتماعى و فرهنگى واداشت.

گرچه وضع جديد كه از شيخ محمد عبده مبارز، يك مصلح محافظه كار ساخت، به خاطر نوميدى از فعاليت هاى سياسى بر وى تحميل شد، ولى سرانجام او به اين سازش رضايت داد و جاى تأسّف است كه وى با از دست دادن خصلت مبارزه، در خط مشى جديد خود نيز توفيق چندانى نيافت و حتى خديو كه به او بدبين بود، افكارش را براى جوانان خطرناك دانست و به او اجازه ى تدريس در دارالعلوم مصر را نداد.

عبده نخست قاضى دادگاه و سپس مستشار دادگاه استيناف شد. با درگذشت خديو توفيق در سال 1892 م. سياست مصر چرخش ملايمى به ايستادگى در برابر فشارهاى انگلستان نشان داد و شيخ محمد عبده با استفاده از اين موقعيت توانست به خديو جديد نزديك شود و در شورايى كه به منظور اداره ى دانشگاه الازهر پيشنهاد كرده بود، عضويت يابد.

موضع گيرى جديد شيخ محمد عبده او را در برابر مخالفت شديد دو جناح سنت گرا و مبارز قرار داد. جناح سنت گرا كه از برجسته ترين و سابقه دارترين علماى الازهر بودند، افكار نو و انديشه هاى اصلاح طلبانه عبده را بدعتى تحمل نكردنى مى انگاشتند و جناح مبارز، مانند سعد زغلول و قاسم امين، او را به سازش كارى در برابر سياست استعمارى انگليس متهم مى كردند.

عبده در برابر جناح قشرى و متحجّر از خود انعطاف نشان نمى داد، ولى چون اين جناح خود را با جناح دوم هم سو مى دانست، در برابر آنان به توجيه موضع گيرى خود مى پرداخت و مى گفت: «وجدان دينى من، خاموشى در برابر تباهى ها را روا نمى دارد!».(95)

بخش قابل توجهى از انديشه هاى اصلاح طلبانه ى عبده توسط شاگردش سيد محمدرشيدرضا به رشته ى تحرير درآمد. در حقيقت رشيدرضا باگردآورى افكار و آراى عبده و نگارش شرح زندگى شيخ نقش مؤثرى در نهضت بيدارى مصريان بازى كرد.

/ 130